search, quest, investigation, hunt, pursuit, research, inquiry
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
جستوجو برای کوهنورد گمشده روزها بدون هیچ موفقیتی ادامه داشت.
The search for the missing hiker continued for days without any success.
جستوجوی شغل گاهی ممکن است رعبآور باشد.
The job search can be daunting at times.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «جستوجو» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جستوجو