(maternal) aunt
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
برای دیدار خاله بتول به اصفهان رفتیم.
We went to Isfahan to see Aunt Batool.
خالهام بازیگر است.
My aunt is an actress.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خاله» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خاله