آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۴ شهریور ۱۴۰۴

    Back And Forth

    bæk ænd fɔrθ bæk ənd fɔːθ

    توضیحات:

    شکل نوشتاری این لغت در حالت اسم (Noun): back-and-forth

    معنی back and forth | جمله با back and forth

    adverb idiom C1

    پس‌ و پیش، عقب‌ و جلو، از یک سو به سوی دیگر، در رفت‌وآمد بودن (حرکت در یک جهت و سپس در جهت مخالف)

    The swing went back and forth.

    تاب به جلو و عقب حرکت می‌کرد.

    He went back and forth regularly between Tehran and Paris.

    او مرتب بین تهران و پاریس رفت‌و‌آمد می‌کرد.

    noun uncountable

    بده‌بستان، تبادل، دادوستد

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    The negotiations between the two countries involved a lot of back-and-forth on trade agreements.

    مذاکرات بین دو کشور شامل بده‌بستان‌های زیادی در مورد توافقات تجاری بود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد back and forth

    1. adverb backward and forward
      Synonyms:
      to and fro up and down backwards and forwards alternating from side to side in and out vacillating seesaw from pillar to post

    سوال‌های رایج back and forth

    معنی back and forth به فارسی چی می‌شه؟

    عبارت «Back and forth» در زبان فارسی به «پس‌ و پیش»، «عقب‌ و جلو» یا «از یک سو به سوی دیگر» ترجمه می‌شود.

    این عبارت برای توصیف حرکتی مداوم یا رفت و برگشتی بین دو نقطه، جهت یا حالت به کار می‌رود. کاربرد آن می‌تواند هم به حرکات فیزیکی، مانند حرکت بدن، وسیله یا شیء بین دو مکان، و هم به موقعیت‌های انتزاعی، مانند بحث‌ها، مذاکره‌ها یا تغییر نظرها اشاره داشته باشد. وقتی گفته می‌شود «The boat moved back and forth on the waves»، منظور این است که قایق به‌طور مداوم و آرام روی موج‌ها در رفت و برگشت است.

    از نظر روان‌شناختی و اجتماعی، «back and forth» می‌تواند نشان‌دهندهٔ عدم تصمیم‌گیری، تردید یا نوسان میان دو گزینه باشد. برای مثال، در مکالمه‌ای روزمره ممکن است گفته شود «We went back and forth about what to do»، که به معنای بحث طولانی و عدم توافق سریع دربارهٔ تصمیمی خاص است. چنین کاربردی نشان می‌دهد که این عبارت تنها به حرکت فیزیکی محدود نمی‌شود، بلکه حالت ذهنی و تعاملات انسانی را نیز منتقل می‌کند.

    در کاربردهای روزمره، «back and forth» می‌تواند به موارد متنوعی اشاره داشته باشد. در ورزش، نشان‌دهندهٔ حرکات متناوب بازیکنان یا توپ است؛ در نوشتار و مکاتبات، ممکن است به تبادل نامه‌ها یا پیام‌ها بین افراد اشاره کند؛ و در زندگی روزمره، برای توصیف رفت‌وآمد یا تغییر حالت‌های مختلف در موقعیت‌ها به کار می‌رود. این انعطاف معنایی باعث شده که این عبارت بسیار کاربردی و رایج در زبان انگلیسی باشد.

    از نظر فرهنگی، این اصطلاح در ادبیات، فیلم و موسیقی نیز به کار می‌رود تا حس نوسان، کشمکش یا جریان مداوم را منتقل کند. به‌عنوان مثال، حرکت شخصیتی بین دو احساس، دو تصمیم یا دو موقعیت مختلف در داستان‌ها، اغلب با توصیف «back and forth» بیان می‌شود تا نوسان روانی و حالت متغیر او به تصویر کشیده شود.

    «back and forth» نمادی از حرکت، تغییر و تعامل است. چه در سطح فیزیکی، چه در سطح ذهنی یا اجتماعی، این عبارت یادآور این است که زندگی و روابط انسانی اغلب شامل نوسان و رفت‌وبرگشت هستند. این واژه ساده اما پرمعنا، توانایی زبان را در بیان حرکت، تغییر و پویایی تجربه‌های انسانی نشان می‌دهد و اهمیت جریان و تکرار را در زندگی روزمره برجسته می‌کند.

    ارجاع به لغت back and forth

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «back and forth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/back-and-forth-2

    لغات نزدیک back and forth

    • - back
    • - back and fill
    • - back and forth
    • - back away
    • - back burner
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره انضباط محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.