شکل نوشتاری این لغت در حالت اسم (Noun): back-and-forth
پس و پیش، عقب و جلو، از یک سو به سوی دیگر، در رفتوآمد بودن (حرکت در یک جهت و سپس در جهت مخالف)
The swing went back and forth.
تاب به جلو و عقب حرکت میکرد.
He went back and forth regularly between Tehran and Paris.
او مرتب بین تهران و پاریس رفتوآمد میکرد.
بدهبستان، تبادل، دادوستد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The negotiations between the two countries involved a lot of back-and-forth on trade agreements.
مذاکرات بین دو کشور شامل بدهبستانهای زیادی در مورد توافقات تجاری بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «back and forth» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/back-and-forth-2