free, delivered, released, finished, done, through, neutral, quit
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دنده خلاص است.
The gear is in neutral position.
پرندگان خلاص در شاخههای درختان لانه ساختند.
The free birds nested in the tree branches.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خلاص» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خلاص