با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

خلاص به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

آزاد، رها

فونتیک فارسی

khalaas
صفت
free, delivered, released, finished, done, through, neutral, quit

- دنده خلاص است.

- The gear is in neutral position.

- پرندگان خلاص در شاخه‌های درختان لانه ساختند.

- The free birds nested in the tree branches.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خلاص

ارجاع به لغت خلاص

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خلاص» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خلاص

لغات نزدیک خلاص

پیشنهاد بهبود معانی