آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: سه‌شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴

    رضا به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / rezaa /

    consent, quietism, resignation, accession, compliance, approval, agreement, acquiescence, pleasure, wish, assent, willingness, volition, conation, concord, inclination

    consent

    quietism

    resignation

    accession

    compliance

    approval

    agreement

    acquiescence

    pleasure

    wish

    assent

    willingness

    volition

    conation

    concord

    inclination

    خشنودی، خرسندی، رضایت

    به غلط سکوتش را علامت رضا تصور کرد.

    He misinterpreted her silence as indicating agreement.

    ... غیر تسلیم و رضا کو چاره‌ای؟

    .. what remedy other than surrender and resignation?

    اسم خاص
    فونتیک فارسی / rezaa /

    masculine proper noun, Reza

    masculine proper noun

    Reza

    نام مرد

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    تصویری از دایی رضا به اندازه‌ی خودش

    a life-size picture of Uncle Reza

    از اینکه رضا پیشنهادم را بی‌درنگ رد کرد، دل‌خور شدم.

    Reza's a priori rejection of my proposal disappointed me.

    صفت
    فونتیک فارسی / rezaa /

    عامیانه pleased, satisfied, contented

    pleased

    satisfied

    contented

    خرسند، خشنود، راضی

    دل رضای من

    my pleased heart

    او کاملاً رضا نبود

    She was not wholly satisfied

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد رضا

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    راضی خشنود خوشحال خوشدل راضی رضایت قانع قبول مجاب موافقت همداستانی

    سوال‌های رایج رضا

    معنی اسم رضا به انگلیسی چی می‌شه؟

    اسم «رضا» یکی از محبوب‌ترین و اصیل‌ترین نام‌های پسرانه در زبان فارسی و عربی است که ریشه در واژه‌ی عربی «رِضا» (با فتح ر) دارد. این واژه به معنای خشنودی، رضایت، پذیرش قلبی، و آرامش درونی در برابر خواست و تقدیر خداوند است. در متون دینی و عرفانی، "رضا" یکی از مراحل والای سلوک عرفانی و نشانه‌ای از ایمان و تسلیم عارف به اراده‌ی الهی است.

    در زبان انگلیسی، معادل مستقیم و دقیق اسم «رضا» وجود ندارد، اما می‌توان معادل مفهومی آن را با واژگانی مانند "Contentment"، "Satisfaction" یا "Acceptance" بیان کرد. این‌ها واژه‌هایی هستند که معنای درونی اسم رضا را بازتاب می‌دهند. همچنین، خود واژه‌ی "Reza" در کشورهای غربی اغلب به عنوان یک نام خاص و بین‌المللی به رسمیت شناخته شده و بدون نیاز به ترجمه، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

    «رضا» از آن دسته نام‌هایی‌ست که هم از نظر مذهبی، هم فرهنگی، و هم زبانی، جایگاهی ریشه‌دار و مثبت دارد و انتخاب آن نشانه‌ای از ارزش‌گذاری به مفاهیمی چون آرامش درونی، تسلیم آگاهانه، و پذیرش محبت‌آمیز است.

    رضا یا رضاع – کدام درست است؟

    هر دو واژه «رضا» و «رضاع» از نظر املایی درست هستند، اما معانی و کاربردهای کاملاً متفاوتی دارند و نباید به جای یکدیگر به کار روند.

    رضا: واژه‌ای عربی‌الاصل به معنای خشنودی، رضایت، موافقت و قبول است. | مثال: «او از تصمیم نهایی کاملاً رضا داشت.» | همچنین، «رضا» یک نام شخصی رایج در فارسی است.

    رضاع: واژه‌ای عربی‌الاصل به معنای شیر دادن به طفل، شیردهی است. | مثال: «رضاع مادر برای تغذیه نوزاد ضروری است.»

    ارجاع به لغت رضا

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «رضا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رضا

    لغات نزدیک رضا

    • - رصدخانه
    • - رصن
    • - رضا
    • - رضا و رغبت
    • - رضادادن
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    forever forgive and forget formality former fortitude fortuitous fortunately fountain of youth four hundred frederick fresh air Friday fungible furthermore futuristic معذب اسطوخدوس قلک غفلت کردن غافل شدن لب مطلب مشکل تانک الم‌شنگه عسکری آروغ آقا اسطرلاب جناغ سینه طاقدیس
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.