با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

رقیق به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • کم‌غلظت
  • فونتیک فارسی

    raghigh
  • صفت
    diluted, weak, thin, rarefied, watery, tender, soft, liquid, tenuous, dilute, rare
    • - هوای رقیق

    • - rare atmosphere
    • - هوای رقیق کوهستان

    • - the rarefied mountain air
    • - سوپ رقیق

    • - thin soup
    • - دود رقیق

    • - thin smoke
  • کم‌رنگ
  • فونتیک فارسی

    raghigh
  • صفت
    مجازی light, faint, bright
    • - بوی رقیق اسطوخودوس فضای اتاق را پر کرد.

    • - The faint smell of lavender filled the room.
    • - رنگ‌های رقیق فضای اتاق را بزرگ‌تر نشان می‌دهند.

    • - Light colors make a room feel more spacious.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد رقیق

ارجاع به لغت رقیق

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رقیق» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/رقیق

لغات نزدیک رقیق

پیشنهاد بهبود معانی