با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

سر و سامان دادن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • نظم دادن، ترتیب دادن
  • فونتیک فارسی

    saro saamaan daadan
  • فعل متعدی
    to order, to reform and reorganize, to put in good order, to manage, to give a new look, to tidy up, to revamp
    • - شرکت تصمیم گرفت برای افزایش بهره‌وری بخش‌هایش را سر و سامان بدهد.

    • - The company decided to reorganize their departments to improve efficiency.
    • - مستخدم برای سر و سامان دادن به اتاق خواب به‌هم‌ریخته استخدام شده بود.

    • - The maid was hired to put in good order the messy bedroom.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت سر و سامان دادن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سر و سامان دادن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سر و سامان دادن

لغات نزدیک سر و سامان دادن

پیشنهاد بهبود معانی