prey, quarry, victim, kill, game, the hunted
عقابها در آسمان چرخ میزدند و دنبال طعمه میگشتند.
eagles were circling overhead looking for prey.
عنکبوت صبر میکند تا طعمه کورکورانه وارد تار شود.
The spider waits for the victim to blunder into the web.
bait, decoy, lure, ground bait, prize
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ماهیگیران از فضلهی کرم بهعنوان طعمه استفاده میکردند تا ماهیهای بیشتری را جذب کنند.
The fishermen used worm castings as bait to attract more fish.
پس از غروب خورشید، ماهیها شروع به جمع شدن در اطراف طعمه کردند.
As the sun set, the fish began to gather around the lure.
victim, gull, dupe
بسیاری از مردم طعمهی طرح کلاهبرداری آنلاین شدند.
Many people fell victim to the online fraud scheme.
او به دوستانش هشدار داد که طعمهی جدیدترین کلاهبرداری نشوند.
He warned his friends not to become dupes of the latest scam going around.
کلمهی «طعمه» در زبان انگلیسی به bait یا prey ترجمه میشود که هر کدام کاربرد خاص خود را دارند.
طعمه به هر چیز یا موجودی گفته میشود که برای جذب یا فریب هدفی به کار میرود. در ماهیگیری، طعمه غذایی است که به قلاب وصل میشود تا ماهیها را جذب کند و به دام بیندازد. این طعمه میتواند طبیعی مانند کرم یا مصنوعی مثل طعمههای پلاستیکی باشد. همچنین در شکار، طعمه معمولاً موجودی است که شکارچی آن را دنبال میکند تا شکار کند، مثلاً خرگوش طعمهی شیر است.
فراتر از معنی طبیعی، «طعمه» در موقعیتهای اجتماعی و روانی نیز به کار میرود. مثلاً فردی که در یک دام فریب یا سوءاستفاده گرفتار میشود، در اصطلاح به عنوان طعمه شناخته میشود. در این حالت، طعمه کسی است که بدون آگاهی به بازی دیگری در میآید و ممکن است قربانی نیرنگ یا کلاهبرداری شود.
در دنیای تجارت و بازاریابی، گاهی محصولات یا پیشنهاداتی به عنوان طعمه عرضه میشوند تا مشتریان جذب شوند و سپس خدمات یا محصولات اصلی به آنها ارائه گردد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «طعمه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/طعمه