آخرین به‌روزرسانی:

ظالم به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ستمگر

فونتیک فارسی

zaalem
اسم صفت

oppressor, oppressive, cruel, unjust, brutal, pitiless, ruthless, merciless, relentless, despot, tyrant, unmerciful, fell, truculent, ferocious, stonyhearted, remorseless, atrocious, inhuman, barbaric, tyrannical, inclement, fiend, heavy-handed, unsparing, savage, tyrannous, barbarian, fiendish

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

آن‌قدرها که می‌گویند ظالم نیست.

He is not as cruel as he is painted.

فرمانده‌ی ظالم دستور داد که غیرنظامیان اعدام بشوند.

The savage commander ordered the civilians to be executed.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

حاکمان ظالم قرون وسطی

medieval despots

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ظالم

  1. مترادف:
    بیدادگر بی‌رحم جابر جبار جفاپیشه جفاکار ستمکار ستمگر سخت‌دل سرپنجه سفاک شریر شقی متعدی مردم‌آزار
    متضاد:
    دادگر

ارجاع به لغت ظالم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ظالم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ظالم

لغات نزدیک ظالم

پیشنهاد بهبود معانی