آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

عطیه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / atiyye /

ادبی donation, gift, bounty, largess, largesse, favor, present, endowment

donation

gift

bounty

largess

largesse

favor

present

endowment

هدیه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

زن ثروتمندی که به چندین مدرسه عطیه بخشید.

A wealthy lady who endowed several schools.

یکی از عطیه‌های او به مردم آن شهر این بیمارستان است.

One of his gifts to the people of that city is this hospital.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد عطیه

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت عطیه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «عطیه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/عطیه

لغات نزدیک عطیه

پیشنهاد بهبود معانی