آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: یکشنبه ۲۹ تیر ۱۴۰۴

    فاحش به انگلیسی

    معنی

    فونتیک فارسی / faahesh /

    notorious, obscene

    notorious

    obscene

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد فاحش

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    زشت قبیح
    مترادف:
    بسیار کثیر
    مترادف:
    آشکار روشن واضح
    مترادف:
    جسور گستاخ
    مترادف:
    بی‌شرف

    سوال‌های رایج فاحش

    فاحش به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «فاحش» در زبان انگلیسی به flagrant، gross یا egregious ترجمه می‌شود؛ بسته به زمینه‌ی استفاده، ممکن است معادل‌هایی چون blatant یا outrageous نیز مناسب باشند.

    «فاحش» واژه‌ای است که معمولاً برای توصیف ناهنجاری‌ها، اشتباهات یا تفاوت‌هایی به کار می‌رود که بسیار برجسته، غیرقابل انکار و فراتر از حد معمول هستند. این واژه اغلب بار منفی دارد و برای تأکید بر شدت یا وضوح یک مسئله یا خطا به کار می‌رود. برای مثال، در گزارش‌های رسمی یا نوشتارهای تحلیلی، عبارتی مانند «اشتباه فاحش» به معنی خطایی است که به‌هیچ‌وجه قابل چشم‌پوشی نیست و تبعات مهمی دارد.

    در متون علمی، فنی یا مدیریتی، از واژه‌ی «فاحش» برای اشاره به تفاوت‌ها یا خطاهایی استفاده می‌شود که به‌طور غیرمعمول بزرگ یا شدید هستند. مثلاً در حسابرسی مالی، اگر هزینه‌ای به‌اشتباه در اسناد ثبت شده باشد ولی آن‌قدر زیاد باشد که کل ترازنامه را دچار اختلال کند، این خطا یک «اشتباه فاحش» تلقی می‌شود. در اینجا کاربرد واژه نشان می‌دهد که موضوع مورد بحث از حالت معمولی یا قابل‌اغماض فراتر رفته است.

    در زبان عمومی و روزمره نیز این واژه برای توصیف ناهماهنگی‌های مشهود یا رفتارهای ناپسند مورد استفاده قرار می‌گیرد. به عنوان نمونه، ممکن است گفته شود که «تبعیض فاحشی در استخدام‌ها وجود دارد» که در این جمله، واژه‌ی «فاحش» تأکیدی است بر وضوح و شدت ناعدالتی. این کاربرد، به‌ویژه در بحث‌های اجتماعی و اخلاقی، برای جلب توجه بیشتر به بی‌عدالتی‌ها یا تخلفات جدی صورت می‌گیرد.

    در حوزه‌ی ادبیات و نویسندگی، «فاحش» به عنوان صفتی برای توصیف تضادهای شدید یا جلوه‌های غیرمتعارف نیز کاربرد دارد. نویسندگان ممکن است از آن برای تصویرسازی تضادهای چشم‌گیر بین شخصیت‌ها، وقایع یا دیدگاه‌ها استفاده کنند. به عنوان مثال، «فقر فاحش در حاشیه‌ی شهر» می‌تواند به‌خوبی شدت نابرابری را به مخاطب منتقل کند، بدون آن‌که نیاز به توضیح اضافی باشد.

    باید توجه داشت که واژه‌ی «فاحش» اگرچه ساده و آشنا به نظر می‌رسد، اما بار معنایی سنگینی دارد و در نوشتارهای رسمی، تحلیلی و رسانه‌ای، با دقت به‌کار گرفته می‌شود تا بر شدت، وضوح و ناپذیرفتنی بودن یک وضعیت یا رخداد تأکید شود. این دقت در انتخاب واژه، نقش مهمی در انتقال پیام و تأثیرگذاری آن دارد

    فاحش یا فاهش - کدام درست است؟

    شکل درست و معیار این واژه «فاحش» است.

    «فاحش» واژه‌ای عربی است که به معنی واضح، آشکار، بسیار بزرگ یا ناپسند (مثل گناه فاحش) به کار می‌رود.

    نوشتن آن به صورت «فاهش» نادرست است و در زبان فارسی پذیرفته نیست.

    ارجاع به لغت فاحش

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «فاحش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فاحش

    لغات نزدیک فاحش

    • - فاجعه
    • - فاجعه‌آمیز
    • - فاحش
    • - فاحشگی
    • - فاحشگی کردن
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.