before, previously, formerly, ahead, ago, preceding, last, yester, since, afore, beforehand, hitherto, heretofore, former, earlier, first
قبل از موعد پرداخت کردم.
I paid ahead of time.
قبل از ازدواج دو سال با هم زندگی کردند.
Before getting married, they cohabited for two years.
power, auspices, influence, through
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از قبل همسر ثروتمندش تاجر شد.
He became a merchant thanks to his wealthy wife.
از قبل
auspices of, thanks to
کلمهی «قبل» در زبان انگلیسی به before ترجمه میشود.
کلمه «قبل» یکی از پرکاربردترین واژههای زبان فارسی است که به معنی زمانی پیش از یک رویداد، نقطه یا لحظه مشخص اشاره دارد. در واقع، «قبل» نشاندهندهی چیزی است که در زمان رخ دادن یک اتفاق، پیش از آن اتفاق افتاده است. این کلمه معمولاً در بیان ترتیب زمانی، مقایسههای زمانی و بیان تجربههای گذشته کاربرد دارد.
از نظر کاربردی، «قبل» در زبان فارسی به صورتهای مختلفی به کار میرود؛ مثلاً در جمله «قبل از رفتن به مدرسه، صبحانه خوردم» نشان میدهد که خوردن صبحانه پیش از رفتن به مدرسه انجام شده است. همچنین، «قبل» در جملههایی مانند «قبلترها وضع زندگی بهتر بود» اشاره به زمانهای دورتر در گذشته دارد.
در زبان انگلیسی، معادل «before» میتواند هم به عنوان قید و هم به عنوان حرف اضافه به کار رود. به طور مثال:
I ate breakfast before going to school. (قبل از رفتن به مدرسه صبحانه خوردم) | She arrived before me. (او قبل از من رسید)
از نظر فلسفی و روانشناسی، مفهوم «قبل» ارتباط مستقیمی با مفهوم زمان و حافظه دارد؛ به طوری که درک «قبل» برای فهم سیر حوادث و تصمیمگیریهای آینده ضروری است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «قبل» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قبل