فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

قوت به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

ghovvat

nourishment, food

strength, force, faculty, authority

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

عامیانه steam

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد قوت

  1. مترادف:
    تاب رمق زور
  1. مترادف:
    تسلط توان شدت قدرت نیرو وسع
  1. مترادف:
    آذوقه توشه جیره خواربار خوراک خوردنی طعام غذا مائده

ارجاع به لغت قوت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قوت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قوت

لغات نزدیک قوت

پیشنهاد بهبود معانی