فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

ماحصل به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

نتیجه، حاصل

فونتیک فارسی

maahasal
اسم

result, summary, average, upshot, fruit, bottom line, summation

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

آن فیلم ماحصل زحمت‌های اوست.

That movie is the fruit of his labors.

ماحصل کلام

to sum up, in short, briefly

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ماحصل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ماحصل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ماحصل

لغات نزدیک ماحصل

پیشنهاد بهبود معانی