فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

محافظت به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

پاسداری

فونتیک فارسی

mohaafezat
اسم

protection, guarding, guardianship, custody, keeping, safeguarding, conservation

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

رگبرگ باعث محافظت در برابر نور شدید خورشید می‌شد.

The vein provided protection against the harsh sun.

محافظت از گنجینه اولویت اصلی پادشاهی بود.

The guarding of the treasure was a top priority for the kingdom.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد محافظت

  1. مترادف:
    احتراس استحفاظ پاسبانی پاسداری پشتیبانی حراست حفاظت حفظ صیانت محارست نگاهداری نگهبانی نگهداری وقایت

ارجاع به لغت محافظت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «محافظت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/محافظت

لغات نزدیک محافظت

پیشنهاد بهبود معانی