فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

مخمصه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • فونتیک فارسی

    makhmase
  • conjuncture, contretemps, corners, dilemma, hot water, jam, pass, pickle, plight, predicament, scrape, strait, trouble
  • عامیانه fix, funk, bind
  • مجازی hornet's nest
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد مخمصه

ارجاع به لغت مخمصه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مخمصه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مخمصه

لغات نزدیک مخمصه

پیشنهاد بهبود معانی