آخرین به‌روزرسانی:

مردن به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

درگذشتن، فوت کردن

فونتیک فارسی

mordan
فعل لازم

to die, to expire, to pass away, to cease, to perish, to pass, to demise, to fade out, to go west, to be extinguished, to decease, to kick the bucket, to croak

بشر برای مردن زاده شده است.

Humans are born to die.

او می‌ترسد قبل از اینکه به رویاهایش برسد، بمیرد.

He is afraid to die without achieving his dreams.

رنج کشیدن، سختی کشیدن

فونتیک فارسی

mordan
فعل لازم

مجازی to suffer severely, to ache (for), to pine (away), to languish (for)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

برای او می‌میرم!

I love her to death!

گل‌های باغچه به خاطر کمبود آب مردند.

The flowers in the garden languished due to the lack of water.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مردن

  1. مترادف:
    اسم
    متضاد:
    در حیات‌بودن زیستن
  1. مترادف:
    ارتحال رحلت فنا فوت مرگ ممات موت وفات
  1. مترادف:
    جان باختن رخت‌بربستن قالب‌تهی کردن درگذشتن فوت کردن وفات یافتن
  1. مترادف:
    تلف‌شدن
  1. مترادف:
    سقط شدن نفله شدن
    متضاد:
    نابود شدن از بین رفتن

سوال‌های رایج مردن

مردن به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه «مردن» در زبان انگلیسی به «to die» ترجمه می‌شود، که به فرایند پایان زندگی اشاره دارد.

«مردن» مفهومی است که به پایان حیات یک موجود زنده اشاره می‌کند و یکی از واقعیت‌های اجتناب‌ناپذیر زندگی است. این کلمه بار معنایی بسیار عمیق و گسترده‌ای دارد و در فرهنگ‌ها، دین‌ها و فلسفه‌های مختلف به گونه‌های متنوعی مورد بررسی و تعبیر قرار گرفته است. مردن به عنوان پایان مرحله فیزیکی زندگی، نقطه‌ای است که بدن از کار می‌افتد و فرد دیگر قادر به ادامه حیات زیستی خود نیست.

از نظر فلسفی، مفهوم مردن به پرسش‌های بنیادین درباره معنا و هدف زندگی و پس از آن می‌پردازد. بسیاری از اندیشمندان، مرگ را نه تنها پایان فیزیکی، بلکه دروازه‌ای به تجربه‌های معنوی و فراتر از این جهان می‌دانند. باورهای مختلف مذهبی نیز تعابیر متفاوتی از مرگ و زندگی پس از آن ارائه می‌دهند؛ از تناسخ در فرهنگ‌های شرقی تا بهشت و جهنم در ادیان ابراهیمی.

در ادبیات و هنر، مرگ همواره موضوعی پرچالش و تأمل‌برانگیز بوده است. شاعرانه‌ترین و عمیق‌ترین آثار ادبی درباره مردن به بیان احساسات، ترس‌ها، امیدها و فلسفه زندگی می‌پردازند. مرگ در این زمینه، نمادی از تحول، پایان و شروعی تازه است که می‌تواند باعث تأمل بیشتر انسان‌ها درباره ارزش زندگی و زمان محدود آن شود.

از منظر روانشناسی، مواجهه با مرگ یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های انسانی است که واکنش‌های مختلفی مانند انکار، خشم، پذیرش و آرامش را در پی دارد. فرآیند سوگواری و یادبود نیز بخش مهمی از چگونگی مقابله با فقدان و مردن در جوامع بشری است که به افراد کمک می‌کند تا با این واقعیت تلخ کنار بیایند و به زندگی ادامه دهند.

مردن حقیقتی است که زندگی را معنی می‌بخشد و به ما یادآوری می‌کند که هر لحظه از زندگی ارزشمند است. این واقعیت تلخ اما طبیعی، انسان را به تفکر درباره چگونگی زندگی، انتخاب ارزش‌ها و ایجاد روابط عمیق‌تر سوق می‌دهد. مردن نه تنها پایان، بلکه بخشی از چرخه طبیعی زندگی است که به هر فرد فرصتی برای رشد، شناخت و تجربه می‌دهد.

ارجاع به لغت مردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مردن

لغات نزدیک مردن

پیشنهاد بهبود معانی