آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: یکشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۴

    مردن به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    فعل لازم
    فونتیک فارسی / mordan /

    to die, to expire, to pass away, to cease, to perish, to pass, to demise, to fade out, to go west, to be extinguished, to decease, to kick the bucket, to croak

    to die

    to expire

    to pass away

    to cease

    to perish

    to pass

    to demise

    to fade out

    to go west

    to be extinguished

    to decease

    to kick the bucket

    to croak

    درگذشتن، فوت کردن

    بشر برای مردن زاده شده است.

    Humans are born to die.

    او می‌ترسد قبل از اینکه به رویاهایش برسد، بمیرد.

    He is afraid to die without achieving his dreams.

    فعل لازم
    فونتیک فارسی / mordan /

    مجازی to suffer severely, to ache (for), to pine (away), to languish (for)

    to suffer severely

    to ache

    to pine

    to languish

    رنج کشیدن، سختی کشیدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    برای او می‌میرم!

    I love her to death!

    گل‌های باغچه به خاطر کمبود آب مردند.

    The flowers in the garden languished due to the lack of water.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد مردن

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    اسم
    متضاد:
    در حیات‌بودن زیستن
    مترادف:
    ارتحال رحلت فنا فوت مرگ ممات موت وفات
    مترادف:
    جان باختن رخت‌بربستن قالب تهی کردن درگذشتن فوت کردن وفات یافتن
    مترادف:
    تلف شدن
    مترادف:
    سقط شدن نفله شدن
    متضاد:
    نابود شدن از بین رفتن

    سوال‌های رایج مردن

    مردن به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه «مردن» در زبان انگلیسی به «to die» ترجمه می‌شود، که به فرایند پایان زندگی اشاره دارد.

    «مردن» مفهومی است که به پایان حیات یک موجود زنده اشاره می‌کند و یکی از واقعیت‌های اجتناب‌ناپذیر زندگی است. این کلمه بار معنایی بسیار عمیق و گسترده‌ای دارد و در فرهنگ‌ها، دین‌ها و فلسفه‌های مختلف به گونه‌های متنوعی مورد بررسی و تعبیر قرار گرفته است. مردن به عنوان پایان مرحله فیزیکی زندگی، نقطه‌ای است که بدن از کار می‌افتد و فرد دیگر قادر به ادامه حیات زیستی خود نیست.

    از نظر فلسفی، مفهوم مردن به پرسش‌های بنیادین درباره معنا و هدف زندگی و پس از آن می‌پردازد. بسیاری از اندیشمندان، مرگ را نه تنها پایان فیزیکی، بلکه دروازه‌ای به تجربه‌های معنوی و فراتر از این جهان می‌دانند. باورهای مختلف مذهبی نیز تعابیر متفاوتی از مرگ و زندگی پس از آن ارائه می‌دهند؛ از تناسخ در فرهنگ‌های شرقی تا بهشت و جهنم در ادیان ابراهیمی.

    در ادبیات و هنر، مرگ همواره موضوعی پرچالش و تأمل‌برانگیز بوده است. شاعرانه‌ترین و عمیق‌ترین آثار ادبی درباره مردن به بیان احساسات، ترس‌ها، امیدها و فلسفه زندگی می‌پردازند. مرگ در این زمینه، نمادی از تحول، پایان و شروعی تازه است که می‌تواند باعث تأمل بیشتر انسان‌ها درباره ارزش زندگی و زمان محدود آن شود.

    از منظر روانشناسی، مواجهه با مرگ یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های انسانی است که واکنش‌های مختلفی مانند انکار، خشم، پذیرش و آرامش را در پی دارد. فرآیند سوگواری و یادبود نیز بخش مهمی از چگونگی مقابله با فقدان و مردن در جوامع بشری است که به افراد کمک می‌کند تا با این واقعیت تلخ کنار بیایند و به زندگی ادامه دهند.

    مردن حقیقتی است که زندگی را معنی می‌بخشد و به ما یادآوری می‌کند که هر لحظه از زندگی ارزشمند است. این واقعیت تلخ اما طبیعی، انسان را به تفکر درباره چگونگی زندگی، انتخاب ارزش‌ها و ایجاد روابط عمیق‌تر سوق می‌دهد. مردن نه تنها پایان، بلکه بخشی از چرخه طبیعی زندگی است که به هر فرد فرصتی برای رشد، شناخت و تجربه می‌دهد.

    ارجاع به لغت مردن

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «مردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مردن

    لغات نزدیک مردن

    • - مردمی گرای
    • - مردمی گرایی
    • - مردن
    • - مردن بدون وصیت
    • - مردن در اثر سرما
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره انضباط محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.