ترجمه و بهبود متون فارسی و انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی (AI)

مصیبت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • بدبختی، بلا
  • فونتیک فارسی

    mosibat
  • اسم
    disaster, tragedy, curse, blight, scourge, catastrophe, plague, suffering, cataclysm, woe, affliction, calamity, tragic loss, tribulation
    • - تعصب بی‌جا بزرگترین مصیبت جوامع عقب‌افتاده است.

    • - Intolerance is the greatest curse of backward societies.
    • - خانواده دچار یک مصیبت دیگر شد.

    • - The family was struck by another tragedy.
    • - کمال‌گرایی می‌تواند هم نعمت و هم مصیبت باشد.

    • - Perfectionism can be both a blessing and a curse.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مصیبت

ارجاع به لغت مصیبت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مصیبت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مصیبت

لغات نزدیک مصیبت

پیشنهاد بهبود معانی