فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

نقاش به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

چهره‌نگار

فونتیک فارسی

naghghaash
اسم
painter, portraitist, portrait artist, limner, depictor

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

- نقاش خودآموخته

- a self-taught painter

- پدرم نقاش ماهری است.

- My father is a skillful portrait artist.
رنگ‌زن

فونتیک فارسی

naghghaash
اسم
painter

- او نقاش خوبی به شمار می‌آمد.

- He was accounted a good painter.

- نقاش چیره‌دست

- a skillful painter
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نقاش

  1. مترادف:
    چهره‌نگار رسام صورتگر صورت‌نگار مصور نقشبند
  1. مترادف:
    رنگ‌زن

ارجاع به لغت نقاش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نقاش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نقاش

لغات نزدیک نقاش

پیشنهاد بهبود معانی