آخرین به‌روزرسانی:

وحشی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / vahshi /

wild, savage, untamed, feral, undomesticated, ferine, ferocious, fero-

نارام، درنده، رمنده، غیراهلی

در افریقا حیوان وحشی فراوان است.

Wild animals abound in Africa.

محل نگه‌داری جانوران وحشی

a wildlife preserve

نمونه‌جمله‌های بیشتر

یک جانور وحشی

a wild animal

یک گیاه وحشی

a wild plant

آدم غیوری که مثل گربه‌ی وحشی می‌جنگید.

A mettlesome fellow who fought like a wildcat.

آنان حیوانات وحشی را برای خوراک شکار می‌کردند.

They used to hunt wild animals for food.

اسبی وحشی که هیچ‌کس نمی‌توانست آن را رام کند.

A wild horse that nobody could gentle.

صفت
فونتیک فارسی / vahshi /

uncivilized, savage, raffish, barbarous, loutish

غیرمتمدن، دور از تمدن، بدوی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

اقوام وحشی

barbarous tribes

بومیان وحشی

uncivilized natives

نمونه‌جمله‌های بیشتر

وحشی و عصبانی

truculent and angry

صفت
فونتیک فارسی / vahshi /

uncultivated, waste, unsettled, uninhabited, desolate, unexplored, wild, barren

غیرمسکونی

جنگل‌های وحشی

wild forests

این سرزمین وحشی و خالی از سکنه

this uncultivated land

صفت
فونتیک فارسی / vahshi /

violent, raging, unleashed, howling, rampageous, unrestained

خشونت‌آمیز، لگام‌گسیخته

امواج وحشی و کف‌آلود دیوانه‌وار خود را به صخره‌ها می‌زدند

raging, foaming waves dashed themselves madly against the cliffs

یک توفان وحشی

a violent storm

اسم
فونتیک فارسی / vahshi /

barbarian, savage, savage person, berserker, uncivilized person

آدم وحشی، آدم بی‌تمدن

وحشیانی که بر دروازه‌ی تمدن ضربه فرود می‌آوردند

the barbarians who pounded on the gate of civilization

من نمی‌توانم با این وحشی‌ها کنار بیایم

I can't get along with these savages

نمونه‌جمله‌های بیشتر

یک قبیله‌ی وحشی در این جنگل زندگی می‌کنند

There is a barbarian tribe living in this forest

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد وحشی

  1. مترادف:
    دد درنده سبع
    متضاد:
    اهلی
  1. مترادف:
    بربر بی‌فرهنگ رمنده سرکش غیرمتمدن نافرهیخته

سوال‌های رایج وحشی

وحشی به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «وحشی» در زبان انگلیسی معمولاً به صورت Wild ترجمه می‌شود. این واژه مفهومی گسترده و چندوجهی دارد که هم می‌تواند به طبیعت و جانوران اشاره داشته باشد و هم به رفتار یا حالت‌هایی غیرقابل‌کنترل، خشن یا بی‌قانون.

واژه‌ای که در عین سادگی، دنیایی از معانی و احساسات را در خود جای داده است.در دنیای طبیعت، «وحشی» توصیف‌کننده‌ی هر چیزی است که از کنترل انسان خارج باشد. حیوانات وحشی، جنگل‌های وحشی یا طبیعت وحشی همگی به محیط‌هایی اشاره دارند که هنوز تحت سلطه‌ی بشر درنیامده‌اند. این واژه در این زمینه، اغلب با حس احترام، شگفتی و گاهی ترس همراه است. حیوانات وحشی مانند شیر، گرگ یا پلنگ همواره نماد قدرت، بقا و استقلال بوده‌اند و در بسیاری از فرهنگ‌ها الهام‌بخش افسانه‌ها و داستان‌ها هستند.

اما «وحشی» فقط به حیوانات یا طبیعت مربوط نمی‌شود. در توصیف رفتار انسان نیز، این واژه می‌تواند معنایی منفی یا حتی ترسناک داشته باشد. مثلاً وقتی گفته می‌شود کسی «رفتار وحشیانه‌ای داشت»، معمولاً به خشونت، بی‌منطقی یا نبود کنترل اشاره دارد. از این نظر، «وحشی بودن» می‌تواند نشانه‌ی نبود تمدن، قانون یا اخلاق باشد.

در ادبیات و هنر، واژه‌ی «وحشی» گاهی به نوعی رهایی یا اصالت نیز اشاره دارد. برخی شاعران و نویسندگان، زندگی وحشی را ستایش کرده‌اند؛ نوعی بازگشت به طبیعت، به دور از پیچیدگی‌های تمدن مدرن. در این معنا، وحشی‌بودن می‌تواند به معنای زندگی واقعی‌تر، غریزی‌تر و آزادانه‌تر باشد.

در روان‌شناسی، گاهی از اصطلاح «درون وحشی» استفاده می‌شود تا به بخش‌های خام، طبیعی و غیرمهار شده‌ی ذهن انسان اشاره شود. این بخش‌ها اگرچه گاه خطرناک به نظر می‌رسند، اما می‌توانند سرچشمه‌ی انرژی خلاق، شهود و حتی شجاعت باشند.

«وحشی» کلمه‌ای است با دو چهره: یکی ترسناک و ناآشنا، و دیگری اصیل و پرشور. بستگی دارد چگونه به آن نگاه کنیم؛ گاه باید از آن فاصله گرفت، و گاه باید در آغوشش کشید.

ارجاع به لغت وحشی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «وحشی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/وحشی

لغات نزدیک وحشی

پیشنهاد بهبود معانی