wild, savage, untamed, feral, undomesticated, ferine, ferocious
یک جانور وحشی
a wild animal
یک گیاه وحشی
a wild plant
محل نگهداری جانوران وحشی
a wildlife preserve
در افریقا حیوان وحشی فراوان است.
Wild animals abound in Africa.
آدم غیوری که مثل گربهی وحشی میجنگید.
A mettlesome fellow who fought like a wildcat.
آنان حیوانات وحشی را برای خوراک شکار میکردند.
They used to hunt wild animals for food.
اسبی وحشی که هیچکس نمیتوانست آن را رام کند.
A wild horse that nobody could gentle.
uncivilized, savage, raffish, barbarous, loutish
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
اقوام وحشی
barbarous tribes
بومیان وحشی
uncivilized natives
وحشی و عصبانی
truculent and angry
uncultivated, waste, unsettled, uninhabited, desolate, unexplored, wild, barren
جنگلهای وحشی
wild forests
این سرزمین وحشی و خالی از سکنه
this uncultivated land
violent, raging, unleashed, howling, rampageous
امواج وحشی و کفآلود دیوانهوار خود را صخرهها میزدند
raging, foaming waves dashed themselves madly against the cliffs
یک توفان وحشی
a violent storm
barbarian, savage, savage person, berserker, uncivilized person
وحشیانی که بر دروازهی تمدن ضربه فرود میآوردند
the barbarians who pounded on the gate of civilization
یک قبیلهی وحشی در این جنگل زندگی میکنند
There is a barbarian tribe living in this forest
من نمیتوانم با این وحشیها کنار بیایم
I can't get along with these savages
کلمهی «وحشی» در زبان انگلیسی معمولاً به صورت Wild ترجمه میشود. این واژه مفهومی گسترده و چندوجهی دارد که هم میتواند به طبیعت و جانوران اشاره داشته باشد و هم به رفتار یا حالتهایی غیرقابلکنترل، خشن یا بیقانون.
واژهای که در عین سادگی، دنیایی از معانی و احساسات را در خود جای داده است.در دنیای طبیعت، «وحشی» توصیفکنندهی هر چیزی است که از کنترل انسان خارج باشد. حیوانات وحشی، جنگلهای وحشی یا طبیعت وحشی همگی به محیطهایی اشاره دارند که هنوز تحت سلطهی بشر درنیامدهاند. این واژه در این زمینه، اغلب با حس احترام، شگفتی و گاهی ترس همراه است. حیوانات وحشی مانند شیر، گرگ یا پلنگ همواره نماد قدرت، بقا و استقلال بودهاند و در بسیاری از فرهنگها الهامبخش افسانهها و داستانها هستند.
اما «وحشی» فقط به حیوانات یا طبیعت مربوط نمیشود. در توصیف رفتار انسان نیز، این واژه میتواند معنایی منفی یا حتی ترسناک داشته باشد. مثلاً وقتی گفته میشود کسی «رفتار وحشیانهای داشت»، معمولاً به خشونت، بیمنطقی یا نبود کنترل اشاره دارد. از این نظر، «وحشی بودن» میتواند نشانهی نبود تمدن، قانون یا اخلاق باشد.
در ادبیات و هنر، واژهی «وحشی» گاهی به نوعی رهایی یا اصالت نیز اشاره دارد. برخی شاعران و نویسندگان، زندگی وحشی را ستایش کردهاند؛ نوعی بازگشت به طبیعت، به دور از پیچیدگیهای تمدن مدرن. در این معنا، وحشیبودن میتواند به معنای زندگی واقعیتر، غریزیتر و آزادانهتر باشد.
در روانشناسی، گاهی از اصطلاح «درون وحشی» استفاده میشود تا به بخشهای خام، طبیعی و غیرمهار شدهی ذهن انسان اشاره شود. این بخشها اگرچه گاه خطرناک به نظر میرسند، اما میتوانند سرچشمهی انرژی خلاق، شهود و حتی شجاعت باشند.
«وحشی» کلمهای است با دو چهره: یکی ترسناک و ناآشنا، و دیگری اصیل و پرشور. بستگی دارد چگونه به آن نگاه کنیم؛ گاه باید از آن فاصله گرفت، و گاه باید در آغوشش کشید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «وحشی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/وحشی