file, folder, case, record(s), dossier
یک نسخه از این نامه تهیه کن و در پرونده بگذار.
Duplicate this letter and put it in the file.
من تمام حقایق را درمورد این پرونده نمیدانم.
I don't know all the facts about the case.
background, vita, curriculum vita
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
باید قبل از درخواست دادن برای شغل پروندهام را به روز کنم.
I need to update my curriculum vita before applying for the job.
کارفرما قبل از مصاحبه یک رونوشت از پروندهاش خواست.
The employer asked for a copy of his curriculum vita before the interview.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پرونده» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پرونده