ادبی ploy, ruse, trick, strategy, stratagem
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کید همیشگی او وانمود کردن به مریضی است.
His usual ploy is to pretend he's ill.
پول را با کید از من گرفت.
He got the money from me by a trick.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «کید» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کید