با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

گله به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • دسته، گروه
  • فونتیک فارسی

    galle
  • اسم
    flock, shoal, school, herd, pride, drove
    • - یک گله آهو

    • - a herd of deer
    • - بزها را از گله جدا کردن

    • - to part goats from the herd
    • - سگ‌ها دور گله چرخ می‌زدند.

    • - Dogs were ringing the herd.
  • شکایت، گلایه
  • فونتیک فارسی

    gele
  • اسم
    عامیانه grumble, complaint, grievance, plaint, bellyache, grouse, beef
    • - رئیس اتحادیه درمورد شرایط کاری کارگران گله کرد.

    • - The union leader raised a grievance about the working conditions of the laborers.
    • - مشتری از رستوران به خاطر سرو کردن غذای کهنه گله کرد.

    • - The customer lodged a grievance against the restaurant for serving him stale food.
  • جا، فضای کوچک
  • فونتیک فارسی

    gole
  • اسم
    spot, corner, place
    • - گله به گله

    • - everywhere, in various spots
    • - این گله یادآور دوران کودکی‌ام است.

    • - This place reminds me of my childhood.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد گله

ارجاع به لغت گله

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گله» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گله

لغات نزدیک گله

پیشنهاد بهبود معانی