to be lost, to be mislaid, to disappear, to get lost, to be missing, to vanish, to go out of sight
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ما در بیابان گم شدیم.
We were lost in the desert.
پروندههای مرا بههم ریخته بودند و سندهای رسمیام گم شده بود.
My files had been rifled and my bond certificates were missing.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «گم شدن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گم شدن