۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

یکدست به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / yekdast /

single-handed, single-armed, one-handed, having only one hand

دارای یک دست

ملوان یکدست با مهارت در دریاهای مواج پیمایش می‌کرد.

The single-handed sailor navigated the rough seas with skill.

آشپز یکدست غذای خوشمزه‌ای را در کمترین زمان آماده کرد.

The one-handed chef prepared a delicious meal in no time.

صفت
فونتیک فارسی / yekdast /

evened out, unmixed, sorted out, homogeneous, picked out, classified, assorted, of uniform quality, of uniform size, whole, undifferentiated, solid

یکنواخت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

سنگ گرانیت یکدست

homogeneous granite

آبی یکدست

solid blue

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت یکدست

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «یکدست» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/یکدست

لغات نزدیک یکدست

پیشنهاد بهبود معانی