فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

یکدست به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

دارای یک دست

فونتیک فارسی

yekdast
صفت

single-handed, single-armed, one-handed, having only one hand

ملوان یکدست با مهارت در دریاهای مواج پیمایش می‌کرد.

The single-handed sailor navigated the rough seas with skill.

آشپز یکدست غذای خوشمزه‌ای را در کمترین زمان آماده کرد.

The one-handed chef prepared a delicious meal in no time.

یکنواخت

فونتیک فارسی

yekdast
صفت

evened out, unmixed, sorted out, homogeneous, picked out, classified, assorted, of uniform quality, of uniform size, whole, undifferentiated, solid

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

سنگ گرانیت یکدست

homogeneous granite

آبی یکدست

solid blue

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت یکدست

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «یکدست» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/یکدست

لغات نزدیک یکدست

پیشنهاد بهبود معانی