کتاب English Vocabulary in Use: Pre-Intermediate & Intermediate

لینک مطلب کپی شد

۰

به‌روزرسانی ۲۰ تیر ۱۴۰۴

انتشار ۱۸ تیر ۱۴۰۴

فهرست لغات کتاب English Vocabulary in Use: Pre-Intermediate & Intermediate

یادگیری واژگان یکی از اساسی‌ترین گام‌ها در مسیر تسلط بر زبان انگلیسی است. دایره‌ی لغات غنی نه‌تنها توانایی درک متون و گفت‌وگوهای روزمره را افزایش می‌دهد، بلکه زمینه را برای پیشرفت در مهارت‌های نوشتاری، شنیداری و گفتاری فراهم می‌سازد. در این میان، انتخاب منابع آموزشی معتبر و ساختارمند نقش تعیین‌کننده‌ای در کیفیت و سرعت یادگیری دارد.

کتاب English Vocabulary in Use: Pre-Intermediate & Intermediate یکی از پرکاربردترین و شناخته‌شده‌ترین منابع آموزشی برای زبان‌آموزان سطح متوسط است. این کتاب با رویکردی موضوع‌محور، واژگان را در قالب موقعیت‌ها و مباحث کاربردی ارائه می‌دهد و با تمرین‌های هدفمند، به تثبیت آن‌ها در ذهن زبان‌آموز کمک می‌کند. تنوع موضوعات، نظم منطقی در ارائه‌ی مطالب، و بهره‌گیری از زبان استاندارد آموزشی، این مجموعه را به انتخابی مناسب برای خودآموزی یا تدریس در کلاس تبدیل کرده است.

در این مطلب از وبلاگ فست دیکشنری، فهرستی جامع از تمام واژگان مطرح‌شده در این کتاب ارائه می‌شود. هدف از گردآوری این فهرست، تسهیل فرایند یادگیری، مرور هدفمندتر واژگان و دسترسی سریع به دامنه‌ی لغات موجود در کتاب است. این فهرست می‌تواند برای زبان‌آموزان، مدرسان زبان و طراحان محتوای آموزشی مفید واقع شود.

در جدول زیر 60 لغت از 1866 لغت واژگان کاربردی سطح متوسط قرار گرفته است. برای مشاهده‌ی لیست کامل لغات (تخصصی) کلیک کنید.

مشاهده

لغت
معنی

breeze

باد شمال یا شمال شرقی، باد ملایم، نسیم

broccoli

بروکلی، براکلی، کلم بروکلی، نوعی گل‌کلم سبز

brown

قهوه‌ای، خرمایی

browser

مرورگر اینترنت، مرورگر وب

burglar

دزد، سارق

bus driver

راننده‌ی اتوبوس

cabbage

کلم

camel

شتر، سار، مسافرت کردن با شتر، رنگ شتری

camping

بیتوته در هوای آزاد، اردو زیستی، اردو

cancer

سرطان، هر چیز زیانبخش یا جانکاه در حال گسترش

لغت
معنی

carrot

هویج، زردک

chest

سینه (بخش فوقانی بدن انسان یا حیوانات که شامل قفسه‌ی سینه و اندام‌های داخلی مانند ریه‌ها و قلب است)

chilly

( chilled =) سرد، خنک

cloud

ابر

cloudy

ابری، پوشیده از ابر، (مجازاً) تیره، کدر، مبهم

coconut

نارگیل

come out

1- آشکار شدن، واضح شدن 2- (برای فروش یا بازرسی و غیره) ارائه شدن 3- پاگشا کردن، (رسماً به اجتماع) معرفی کردن (به ویژه دختر دم بخت را) 4- (به پایان یا به نتیجه و غیره) رسیدن 5- (در مورد همجنس‌بازان) ترجیح جنسی خود را اعلام کردن (come out of the closet هم می‌گوی

consist of

شامل شدن

cook

آشپز، طباخ

cooker

اجاق، اجاق خوراک‌پزی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

نظرتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *