جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
خرید اشتراک یکساله با ٪۳۱ تخفیف
خرید اشتراک یکساله با ٪۳۱ تخفیف
خرید
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ر" (صفحه 10)
روش بیان
روش پژوهش
روش تازه دستیابی
روش تحلیل
روش تخمیر
روش جدید
روش جلب وتغییر
روش چاپ با پارچه ابریشمی
روش چاپ با گراور غلتکی
روش حصول
روش حک حروف
روش دار
روش دیگر
روش رنگ آمیزی
روش ساختن
روش سرو زدن
روش سل - فا
روش شمارش زمان
روش غیر دوستانه
روش غیرمستقیم
روش فروش
روش فروشندگی
روش فیلم برداری تکنی کلر
روش کار
روش کاهنده زمان
روش کاهنده هزینه
روش متداول
روش متعادل
روش مدیریت
روش معمول در دادگاه
روش معمول در گردهمایی
روش معمول در نیایش
روش مونتسوری
روش نقاشی با رنگ بی جلا
روش نقاشی با رنگ مات
روش نگارش
روش نگاشتن حروف
روش نمایش
روش ویژه رنگ زدن با قلم مو
روش هشانا
روش همیشگی
روشکری
روشمند
روشمند کردن
روشمندانه
روشن
روشن از نور ماه
روشن بین
روشن بینی
روشن بینی روحی
روشن رای
روشن روان
روشن سازی
روشن شدن
روشن شدن آتش
روشن شدن ابهام داستان
روشن شده توسط نور خورشید
روشن شناسی
روشن ضمیر
روشن ضمیر شدن
روشن ضمیر کردن
روشن ضمیری
روشن کردن
روشن کردن آتش
روشن کردن با فروزه
روشن کردن با نورافکن
روشن کردن با هندل زدن
روشن کردن جرقه
روشن کردن دید
روشن کردن کبریت
روشن کردن مطلب
روشن کردن مطلبی
روشن کردن موتور
روشن کردن موتورهای درون سوز
روشن کردن موشک پس فکن
روشن کردن موضوع دشوار
روشن کردنی
روشن گویی
روشن نگه داشتن
روشن و خاموش کردن
روشن و خاموش کن
روشن و روان پرور
روشن و ساده
روشن و کوتاه
روشنا
روشناخت
روشناختن
روشناختی
روشنایی
روشنایی روز
روشنایی لرزان
روشنایی لرزان داشتن
روشندل کردن
روشندلی
روشنفکر
روشنفکر کردن
روشنفکر نما
روشنفکران
روشنفکرانه
روشنفکری
روشنک
روشنکرد
روشنگر
روشنگران
روشنگرانه
روشنگری
روشنگری کردن
روشنگری کردن اندیشه
روشنگری کردن مطلب
روشنی
روشویی
روشهای آروینی
روضه
روضه خوان
روعن چراغ
روغن
روغن آمیخته با بلسان
روغن بادام
روغن بزرک
روغن بلسان
روغن بنفشه
روغن بید انجیر
روغن پراندن
روغن پوش
روغن تربانتین
روغن ترمز
روغن تلخ
روغن ثابت
روغن جلا
روغن جلا زدن
روغن چرم
روغن چکان
روغن خاکستری
روغن خوک
روغن دار
روغن داغ کردن
روغن داغ کن
روغن دان
روغن دنبه
روغن دنده
روغن زدن
روغن زدن به
روغن زدن به کباب
روغن زدن به گوشت
روغن زن
روغن زیتون
روغن سازی
روغن سبز
روغن سر نهنگ
روغن سوخته در اتومبیل
روغن قطران
روغن کاری
روغن کاری کردن
روغن کانولا
روغن کرچک
روغن کره
روغن کشی
روغن کهنه اتومبیل
روغن گداخته
روغن گرفتن
روغن گوشت
روغن گیاهی
روغن ماشین
روغن مال
روغن مال کردن
روغن مالی
روغن مالی کردن
روغن مالیدن
روغن مالیدنی
روغن مانند
روغن ماهی
روغن مصری
روغن معطر
روغن ملین
روغن مو
روغن موم
روغن نارگیل
روغن نباتی
روغن نخل
روغن نعناع
روغنی
روفتن
روفرشی
روقوری
روکار
روکار ابری
روکار ابری کردن دیوار
روکار ساختمان
روکار ساختن
روکار کردن
روکاری
روکاری کردن با آسفالت
روکش
روکش برداشتنی موتور و غیره
روکش پشتی صندلی و غیره
روکش تابوت
روکش تازه کردن
روکش تزیینی
روکش جاده
روکش دار
روکش دسته و غیره
روکش دندان
روکش دیوارهای خارجی
روکش راه
روکش شده
روکش صندلی و کاناپه
روکش طلا
روکش فلزی
روکش کاری
روکش کاناپه
روکش کتاب
روکش کردن
روکش کردن با کروم
روکش کردن تایر اتومبیل
روکش کردن دیوار
روکش کردن سیم
روکش کردن مبل
روکش کردن مجدد تایر اتومبیل
روکش گذاری
روکش لحاف مانند تختخواب
روکش متکا
روکشش
روکفشی
روکوب
روکوب چوبی
روگاه
روگذارپذیر
روگذاری
روگذاری کردن
روگذاشت کردن
روگذر
روگذرآ گدار
روگر
روگردان بودن
روگردانی
روگرفت
روگرفت کردن
روگرفتن
روگرفته
روگری
روگشته
روگوشی
روگیر
روگیری
روگیری کردن
رولایه
رولباسی
رولت
رولت روسی
رولر برینگ
رولر کوستر در فانفار
رولور
روله
روم
روم شرقی
روماتیسم
روماتیسم مفاصل
روماتیسمی
رومارن
رومانتیست
رومانتیک گرای
رومانتیک گرایی
رومانس
رومانی
رومبا
رومبا رقصیدن
رومبلی
رومن رولان
رومی
رومیانی
رومیایی
رومیزی
رومیه
رون
روناس
رونالد ریگان
رونتگن
رونتگن کافی
رونجو
روند
روند نزولی
روندکلی
روندگی
روندنما
روندو
رونده
رونده ساق
روندی
رونرو
رونشان ندادن
رونشین شدن
رونق
رونق پیدا کردن
رونق دادن
رونق داشتن
رونق زودگذر
رونق گرفتن
رونق گرفتن به سرعت و انبوهی
رونق مجدد دادن
رونق ناگهانی
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
zaftig
yup
yuk
yourself
yep
wreckage
wreak havoc
wormy
workbench
woeful
woe
within
why not
we
WBU
تراس
بیماری
تلویزیون
جبران کردن
دنده
دخترعمه
دقیق
دیوانه
تختخواب
زالزالک
رعایت کردن
زگیل
سال کبیسه
سرب
سرنگ