جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
با خرید اشتراک یکسالهی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ر" (صفحه 9)
روپوش گشاد و رنگارنگ
روپوش گشاد و کلاهدار
روپوش منزل
روپوشه
روپوشه ای
روپوشی
روپی
روپیچی از
روپیچیدن از
روپیه
روت بیر
روتاتیو
روتختی
روتنش
روتنیم
روتور
روچ
روچگالش
روچگالیدن
روح
روح افزا
روح الاطلس
روح الامین
روح القدس
روح القدس گرایی
روح الله
روح انتقام جویی
روح انگیز
روح انگیزی
روح با صداهای اسرار آمیزی
روح بخش
روح بخشیدن
روح پرور
روح پلید
روح تازه دمیدن در
روح توتیا
روح خبیث
روح خبیث و زشت سیما
روح دادن
روح ران
روح رانی کردن
روح زدایی
روح زده
روح زده کرده
روح زمان
روح شخص مرده
روح کسی در بدن دیگری حلول کردن
روح گرایانه
روح گرایی
روح مانند
روح مانندی
روح محافظ هر مکان
روح وار
روح همبستگی
روحا
روحانی
روحانی غیر کشیش در کلیسا و مجامع مذهبی
روحانیت
روحانیون
روحی
روحیه
روحیه بالا
روحیه بد
روحیه پایین
روحیه خوب
روحیه خود را باختن
روحیه دادن
روحیه دادن به
روحیه عاشقانه
روحیه کسی را خراب کردن
روحیه کسی را نیرو بخشیدن
روحیه نظامی
روحیه همکاری و همدلی
روخ
روخاک
روخاکی
روخاگ
روخاگی
روخوانی
روخوانی کردن
رود
رود اردن
رود اورال
رود بستر
رود بند
رود تمز
رود تند
رود توید
رود ریوگراند
رود سار
رود سند
رود سیحون
رود سیردریا
رود شاخه
رود فرات
رود فرعی
رود کانگو
رود کوچک
رود مانند
رود مکونگ
رود موسمی
رود می سی سی پی
رود میسوری
رود نیل
رود ولگا
رودآورد
رودادن به
رودادن به کسی
رودار
روداری
رودبار
رودچه
رودخانه
رودخانه اتاوا
رودخانه اسنیک
رودخانه اوهایو
رودخانه ای
رودخانه دانوب
رودخانه گنگ
رودخانه موزل
رودخانه یخ
رودربایستی
رودربایستی کرد
رودزاد
رودزی
رودست خوردن
رودست زدن
رودک
رودکنار
رودکنارزی
رودگان
رودگانی
رودل
رودماغی
روده
روده اثنا عشر
روده اثنی عشر
روده اعور
روده افروختگی
روده ای
روده باریک
روده بر شدن
روده بر شدن از خنده
روده بر کردن از خنده
روده بر کردن از شدت خشم
روده بر کردن از شدت خنده
روده بر کردن از شدت غم
روده بر کننده
روده برشدن
روده بزرگ
روده بند
روده تابیده
روده تنبلی
روده تهی
روده خوک
روده دراز
روده درازی
روده راست
روده شدن
روده شناسی
روده فراخ
روده کوچک
روده کور
روده ها
روده ها را پاک کردن
رودی
رودیافت
رودیم
روراست
روروک
روروه
روز
روز آزادی امریکا
روز استقلال
روز اول دوره سه ماهه
روز اول سال
روز اول فصل
روز بارانی
روز باز پسین
روز بازخواست
روز بخیر
روز برفی
روز بز کشی
روز بزرگداشت
روز بزرگداشت سربازان پیشین
روز بزرگداشت کشته شدگان جنگ
روز بسیار گرم
روز بعد
روز پانزدهم ماه های مارس و می و جولای و اکتبر و روز سیزدهم سایر ماه ها
روز پدر
روز پذیرش اعانات و خیرات
روز پرچم
روز پرداخت حقوق
روز تعطیل
روز تمرین ها و نمایشات نظامی
روز تنگدستی
روز تولد
روز جزا
روز حشر
روز خوش
روز دادرسی
روز داغ
روز را شب کردن
روز رختشویی
روز رستاخیز
روز روشن
روز سنت پاتریک
روز سنت والنتین
روز سیزدهم ماه
روز ششم ژانویه
روز شکرگزاری
روز فعالیت خوشایند
روز قبل
روز قبل از چهارشنبه توبه
روز قیامت
روز کارگر
روز گردش علمی
روز گرم
روز مادر
روز مبادا
روز مدرسه
روز مسابقات ورزشی
روز مهم
روز نظافت عمومی
روز نیاز
روز و به ویژه شب پیش از کریسمس
روز ولادت
روز هفته
روز هنگام
روز یادبود کشته شدگان جنگی
روزآمد
روزآمد کردن
روزافزون
روزانه
روزبد
روزبه روز
روزتاب
روزخیر
روزکار
روزکوری
روزگار
روزگاربردن
روزگانی
روزمرگی
روزمره
روزمره کردن
روزمزد
روزن
روزن پوست انسان و جانوران و گیاهان
روزن دار
روزن داران
روزن داری
روزن رانی
روزن گیر
روزنامه
روزنامه آبونه شده
روزنامه چی ها
روزنامه دار
روزنامه رسان
روزنامه رسمی
روزنامه فروش
روزنامه نگار
روزنامه نگاری
روزنامه نویس
روزنامه ها و مجلات
روزنامه های زنجیره ای
روزنامه ی قطع بزرگ
روزنچه
روزنک
روزنگاه
روزنه
روزنه امید
روزنه بند
روزنه در دیوار دژ
روزه
روزه بودن
روزه خوار
روزه خواری
روزه خوردن
روزه دار
روزه داری
روزه داری متناوب
روزه داشتن
روزه شکستن
روزه گرفتن
روزه گشودن
روزها
روزهای آخر زندگی
روزهای کار در هفته
روزهای گرم
روزی
روزی خور
روزی در آینده
روزی رسان
روزی سه قاشق
روزی یک فنجان
روزیانه
روزینه
روژ
روژ زدن
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی