جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ه"
ها
هائل
هائله
هائی
هائیتی
هاب گابلین
هابیل
هاپلوئید
هاپو
هات داگ
هاتف
هاج کردن
هاج و واج
هاج و واج شدن
هاج و واج کردن
هاج و واج کردن به طور ناگهان و شدید
هاج و واجی
هاجر
هاجکین
هاجی
هاچ بک
هادی
هار
هاراگیری
هارپ
هارپسی کورد
هارپون
هارپی
هارت و پورت
هارت و پورت کردن
هارلم
هارمونیک
هارون
هاری
هاریر
هازیدن
هاژ
هاژ کردن
هاژه
هاژی
هاژیدن
هاسوک
هاسیدن
هاش!
هاشور
هاشور زدن نقاشی و رسم
هاشورزنی
هاضم
هاضمه
هاضمه ای
هاف تراک
هاف کردن
هاف هافو
هافبک
هافتایم
هاکی
هاکی روی چمن
هاگ
هاگ آوردن
هاگ تولید کردن
هاگچه
هاگزهد
هاگسان
هاگی
هاگیس
هال
هالتر
هالو
هالوژن
هالویی
هاله
هاله دور سر خدایان
هاله دور سر مقدسان
هاله معنایی
هالیت
هالید
هام گشت
هام نمایی
هامال
هاماندن
هامبورگ
هاملت
هامن
هامن چاپ
هامنی
هامون
هامون نورد
هامه
هامه ای
هامه شناختی
هامه شناس
هامه شناسی
هامه گرای
هامه مانبدی
هامی
هامیدن
هان
هان!
هاندرد ویت
هانس کریستین اندرسن
هانوور
هانوی
هاوانا
هاوایی
هاورکرافت
هاوش
هاوشی
هاون
هاویه
های
های فای
های فای در دستگاه های صوتی و رادیو
های لای
های و هو
های و هوی
های های
های های گریستن مثل کودک
های هو
های هوی
هایدلبرگ
هایستن
هایفن
هایفن دار کردن
هایفن گذاری
هاینان
هایی پذیر
هایی کردن از راه آزمایش
هایی کردن از راه استدلال
هباک
هباک سر
هبوط
هبوط کردن
هبه
هبه کردن
هبه مشروط
هبه نامه
هپاتیت
هپارین
هپرو کردن
هپروت
هپروتی
هپل هپو
هپلی هیپو
هتاک
هتاکی
هتاکی کردن
هتک
هتک آبرو
هتک آبرو کردن
هتک احترام
هتک احترام کردن
هتک حرمت
هتک حرمت کردن
هتک شرف
هتک عصمت
هتک ناموس
هتک ناموس صغیر
هتل
هتل ارزان قیمت
هتل با صبحانه و شام
هتل با صبحانه و نهار
هتل جوانان
هتل دار
هتل ساحلی دارای لنگرگاه
هتل کثیف و ارزان
هتل و رستوران کنار دریا
هتلدار
هج
هجا
هجائ
هجابندی
هجابندی کردن
هجاسترش
هجایی
هجده
هجدهم
هجدهمی
هجران
هجرت
هجرت حضرت محمد
هجرت کردن
هجری
هجو
هجو آمیز
هجو کردن
هجو نویسی
هجوم
هجوم آوردن
هجوم آوردن به درون
هجوم آوردن سیل وار
هجوم آوردن هجوم در بازی راگبی
هجوم آورنده
هجوم بردن
هجوم به داخل
هجوم به ساحل در جنگ
هجوم در بازی راگبی
هجوم کردن
هجوم مردم به ناحیه طلاخیز
هجومی
هجونامه
هجونویس
هجوی
هجویه
هجی
هجی کردن
هجی کننده
هجین
هچ
هچ افتادن
هچل
هخامنشی
هد
هد در دستگاه ضبط صوت
هد هد
هداک ماهی
هدایا
هدایت
هدایت الله
هدایت با دستگاه
هدایت پذیر
هدایت پذیری
هدایت خودکار
هدایت خودکار در موشک
هدایت شدن
هدایت شدن به
هدایت شدنی
هدایت کردن
هدایت کردن اتومبیل
هدایت کردن به راه راست
هدایت کردن ناو
هدایت کننده
هدایت نشده
هدایت و متمرکز کردن انرژی و احساسات
هدر
هدر دادن
هدر دادن پول
هدر دادن وقت
هدر دهنده
هدر دهی
هدر ندادن
هدرکار
هدف
هدف اجتماعی
هدف تحقق نیافتنی
هدف تحقیر
هدف تمسخر
هدف دار
هدف سیاسی
هدف عالی
هدف عالی و پرمخاطره
هدف عالی و غایی
هدف عمده
هدف قرار دادن
هدف گرفتن
هدف گیر
هدف گیری شده
هدف گیری کردن
هدف گیری کردن با سلاح
هدف مخالف
هدفگیری کردن
هدفمند
هدفون
هدفیاب
هده
هدهد
هدیه
هدیه آوردن
هدیه دادن
هدیه روز والانتین
هدیه کردن
هدیه گرفتن
هذا
هذر
هذلولی
هذیان
هذیان خمری
هذیان گفتن
هذیان گوی
هذیان گویی
هذیانی
هر
هر ...
هر آن
هر آن کس که
هر آنچه
هر آنکه
هر از گاهی
هر بعد از ظهر
هر جا
هر جا زی
هر چقدر
هر چند وقت
هر چه بادا باد
هر چه زودتر
هر چه که
هر چیز
هر چیز بیرون زده
هر چیز که
هر چیز لول مانند
هر چیزی
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
tie
sheep
horse
road
fish
bucket
chip
can
leg
ice
skiing
bullet
square
back
board
bush
gold
return