slow, heavy, sluggish, glacial
نبض آهسته
slow pulse
... رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود
...a true wayfarer goes slow and steady
موسیقی آهسته
slow music
پیشرفت اقتصادی آهسته
sluggish economic development
light, gentle
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
یک ضربهی آهسته به در
a gentle knock on the door
نسیم آهسته
gentle breeze
low, soft, light (of a voice or sound)
با صدایی آهسته صحبت میکرد که به سختی در اتاق شلوغ شنیده میشد.
She spoke in a light voice, barely audible in the crowded room.
با صدایی آهسته گفت: «مراقب خودت باش».
'Take care,' he said in a low voice.
soft-spoken
موسیقی adagio, lento
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آهسته» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آهسته