آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

برگردان به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / bargardaan /

translation, interpretation

translation

interpretation

ترجمه، تفسیر

صحت آن برگردان مورد سوال بود.

The accuracy of the translation was called into question.

برگردان کتاب از انگلیسی به اسپانیایی بی‌نقص بود.

The translation of the book from English to Spanish was flawless.

اسم
فونتیک فارسی / bargardaan /

refrain

refrain

(شعر) بند ترجیع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

برگردان شعر گیرا بود.

The refrain of the song was catchy.

شاعر از یک برگردان برای تاکید بر مضمون شعر استفاده کرد.

The poet used a refrain to emphasize the theme of the poem.

اسم
فونتیک فارسی / bargardaan /

lapel, turndown collar

lapel

turndown collar

لبه‌ی برگردانده‌شده‌ی لباس

طراح لباس تصمیم گرفت یک برگردان به طراحی لباس جدید اضافه کند.

The fashion designer decided to add a turndown collar to the new dress design.

پالتوی زمستانی یک برگردان داشت.

The winter coat had a turndown collar.

اسم
فونتیک فارسی / bargardaan /

returner, one who sends back

returner

one who sends back

برگرداننده، رجعت‌دهنده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد برگردان

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
ترجیع
مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت برگردان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «برگردان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/برگردان

لغات نزدیک برگردان

پیشنهاد بهبود معانی