زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

برگزار کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / bargozaar kardan /

to hold, to administer, to conduct, to perform, to observe, to manage, to celebrate, to supervise

بر پا کردن، انجام دادن، ترتیب دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

برگزار کردن مراسم نوروز

to observe Norooz ceremonies

آقای پاکروان این جشنواره را برگزار کرد.

Mr. Pakravan managed this festival.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد برگزار کردن

  1. مترادف:
    برپاداشتن ترتیب دادن برپا کردن منعقد کردن
  1. مترادف:
    انجام دادن
  1. مترادف:
    ادا کردن به‌جا آوردن
  1. مترادف:
    سپری کردن

سوال‌های رایج برگزار کردن

برگزار کردن به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «برگزار کردن» در زبان انگلیسی به hold یا organize ترجمه می‌شود، بسته به بافت جمله. مثلاً در عبارت «برگزاری جلسه» از "hold a meeting" و در «برگزاری یک رویداد» از "organize an event" استفاده می‌شود.

برگزار کردن یکی از مفاهیم مهم در مدیریت، برنامه‌ریزی و اجرای رویدادهاست. این واژه به فرآیند طراحی، تدارک، هماهنگی و اجرای یک فعالیت خاص اشاره دارد. فعالیت‌هایی که برگزار می‌شوند می‌توانند از یک جلسه‌ی کوچک درون‌سازمانی گرفته تا همایش‌ها، نمایشگاه‌ها، کنفرانس‌های بین‌المللی، جشن‌ها و مسابقات ورزشی باشند. هر بار که رویدادی برگزار می‌شود، مجموعه‌ای از اقدامات پشت‌صحنه برای تحقق موفق آن صورت می‌گیرد که نیازمند زمان، منابع و دقت است.

فرآیند برگزار کردن رویداد یا جلسه معمولاً با تعیین هدف آغاز می‌شود. برگزارکننده باید بداند که این رویداد با چه نیتی برگزار می‌شود، مخاطبان آن چه کسانی هستند و چه پیام یا نتیجه‌ای باید از آن حاصل شود. پس از مشخص شدن هدف، وارد مرحله‌ی برنامه‌ریزی می‌شویم؛ شامل انتخاب زمان و مکان، تعیین سخنرانان یا شرکت‌کنندگان، آماده‌سازی تجهیزات و اطلاع‌رسانی. در این مرحله، مدیریت جزئیات نقشی اساسی ایفا می‌کند و اغلب نیاز به هماهنگی میان چند تیم یا افراد وجود دارد.

در روز برگزاری، اجرای دقیق برنامه‌ها و انعطاف در برابر تغییرات پیش‌بینی‌نشده اهمیت بالایی دارد. مجریان باید از نظر فنی، ارتباطی و حتی روانی آمادگی کافی داشته باشند تا رویداد را به شکل مؤثر پیش ببرند. کنترل زمان، برخورد با چالش‌های لحظه‌ای، حفظ نظم و ایجاد فضای مثبت برای مشارکت‌کنندگان از وظایف کلیدی در این مرحله است. کیفیت برگزاری، نقش مهمی در اثرگذاری رویداد و ارزیابی نهایی آن دارد.

پس از پایان رویداد، مرحله‌ی ارزیابی یا "post-event review" آغاز می‌شود. در این مرحله بررسی می‌شود که آیا اهداف تعیین‌شده محقق شده‌اند یا خیر. بازخورد شرکت‌کنندگان جمع‌آوری می‌شود، نقاط قوت و ضعف شناسایی می‌گردد و برای رویدادهای آینده درس‌هایی استخراج می‌شود. این تحلیل به بهبود عملکرد برگزارکنندگان در آینده کمک می‌کند و نقش کلیدی در حرفه‌ای‌سازی روند برگزاری دارد.

فرهنگ‌های مختلف، مراسم‌ها و سبک‌های متفاوتی در برگزاری رویداد دارند. در برخی کشورها، رعایت تشریفات و جزئیات سنتی اهمیت دارد، در حالی‌که در برخی دیگر، سادگی و کارآمدی اولویت دارد. برگزار کردن، فراتر از یک اقدام اجرایی، بازتابی از دیدگاه فرهنگی، مدیریتی و ارتباطی هر جامعه است. این عمل در کنار تجربه و دانش، به هنر و خلاقیت نیز نیاز دارد.

ارجاع به لغت برگزار کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «برگزار کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/برگزار کردن

لغات نزدیک برگزار کردن

پیشنهاد بهبود معانی