full of
full of
جانورشناسی starling
starling
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
سار روی طاقچه نشست و ملودی شادی را به صدا در آورد.
The starling perched on the windowsill and chirped a cheerful melody.
سار از درخت پرید.
The starling flew from the tree.
place abounding in
place abounding in
جانورشناسی martin
martin
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سار