آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

سفتن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / softan /

ادبی to bore, to perforate, to pierce, to puncture, to make a hole (in)

to bore

to perforate

to pierce

to puncture

to make a hole

سوراخ کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

او برای جا دادن پیچ در چوب سوراخی سفت.

He bored a hole in the wood to fit the screw.

گلوله درب فلزی را سفت.

The bullet pierced the metal door.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سفتن

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:

ارجاع به لغت سفتن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سفتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سفتن

لغات نزدیک سفتن

پیشنهاد بهبود معانی