ادبی fat, heavyset, obese, heavyweight
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کشتیگیر سمین حریفش را به راحنی ضربهی فنی کرد.
The heavyweight wrestler pinned his opponent down with ease.
مرد سمین تلاش کرد از پلهها بالا برود.
The obese man struggled to walk up the stairs.
هر دو شکل «سمین» و «ثمین» در زبان فارسی وجود دارند، اما معنا و کاربرد متفاوتی دارند.
«سمین» بهمعنای چاق، تپل، فربه و گاهی به معنی پرگوشت است و بیشتر در زبان فارسی رایج است. این واژه معمولاً برای توصیف افراد یا حیوانات بهکار میرود.
«ثمین» واژهای عربی بهمعنای گرانبها، ارزشمند و نفیس است و در متون ادبی و مذهبی فارسی استفاده میشود.
بنابراین، هر دو واژه صحیح هستند اما معانی متفاوتی دارند و در موقعیتهای مختلفی بهکار میروند. انتخاب درست بستگی به منظور گوینده یا نویسنده دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سمین» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سمین