آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۴

    شهر به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / shahr /

    city, town

    city

    town

    مجموعه‌ی مسکونی بزرگ شامل خیابان‌ها و تاسیسات رفاهی و اداری و امثال آن

    مسائل معمولی زندگی در یک شهر بزرگ

    the everyday problems of living in a big town

    پلیس امنیت شهر را تضمین نمی‌کند.

    The police does not guarantee the city's safety.

    اسم
    فونتیک فارسی / shahr /

    inhabitants of a city, townspeople, townsfolk

    inhabitants of a city

    townspeople

    townsfolk

    (مجازی) مردم شهر، اهالی شهر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    موجی از ترس خرافی در شهر پخش شده

    A wave of superstitious fear spread among the townspeople

    شهر بی‌گناه

    innocent townsfolk

    اسم
    فونتیک فارسی / shahr /

    month

    month

    ماه، برج

    شهر رمضان

    month of Ramazan

    شهر رجب

    month of Rajab

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد شهر

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    آبادی بلد دیار شهرستان کشور مدینه ملک ناحیه ولایت
    مترادف:
    برج ماه

    سوال‌های رایج شهر

    شهر به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «شهر» در زبان انگلیسی به city ترجمه می‌شود.

    شهر یک ناحیه‌ی مسکونی بزرگ است که به دلیل تمرکز جمعیت، فعالیت‌های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی از اهمیت بالایی برخوردار است. شهرها به عنوان مراکز توسعه و پیشرفت جوامع شناخته می‌شوند و جایگاه تجمع مردم، خدمات، صنایع و نهادهای مختلف هستند. تفاوت شهر با روستا در حجم جمعیت، ساختار سازمانی و میزان توسعه‌ی زیرساخت‌هاست؛ شهری با امکانات گسترده‌تر و پیچیده‌تر از نظر حمل‌ونقل، آموزش، بهداشت و خدمات عمومی متمایز می‌شود.

    تاریخچه‌ی شهرها به هزاران سال قبل بازمی‌گردد، زمانی که انسان‌ها برای حفاظت بهتر، ایجاد امنیت و بهره‌مندی از منابع مشترک شروع به ساختن و زندگی در مناطق مشخصی کردند. شهرها به مرور زمان رشد کردند و تبدیل به مراکز تجاری، فرهنگی و سیاسی شدند که نقش کلیدی در شکل‌گیری تمدن‌ها و تغییرات اجتماعی داشتند. هر شهر هویتی منحصربه‌فرد دارد که تحت تأثیر فرهنگ، معماری، جغرافیا و تاریخ محلی شکل گرفته است.

    زندگی شهری مزایا و چالش‌های خاص خود را دارد. از یک سو، دسترسی به امکانات و خدمات متنوع، فرصت‌های شغلی گسترده و تنوع فرهنگی از نقاط قوت زندگی در شهر است. از سوی دیگر، مسائل مانند آلودگی هوا، ترافیک، ازدحام جمعیت، هزینه‌های بالا و فشارهای روانی نیز از مشکلات رایج شهرنشینی هستند. مدیریت شهری و برنامه‌ریزی دقیق برای حفظ تعادل میان توسعه و کیفیت زندگی، از مهم‌ترین وظایف مسئولان شهری است.

    شهرها علاوه بر جنبه‌های مادی، نقش مهمی در شکل‌دهی به هویت فردی و اجتماعی مردم دارند. آنها محل تلاقی فرهنگ‌ها، ایده‌ها و خلاقیت‌ها هستند و می‌توانند منبع الهام و نوآوری باشند. با توجه به روند جهانی‌شدن، شهرها به عنوان مراکز تبادل فرهنگی و اقتصادی بیش از پیش اهمیت یافته‌اند و نقش آنها در آینده جوامع بشری بسیار تعیین‌کننده خواهد بود.

    ارجاع به لغت شهر

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «شهر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شهر

    لغات نزدیک شهر

    • - شهددار
    • - شهدی
    • - شهر
    • - شهر ارواح
    • - شهر بادخیز
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    whisperer whether or not vet vocal tract venerableness v used ural exhaust unite in that case oval no matter any way you slice it upcoming غلبه غلو کردن قلوه‌سنگ قیلوله فغان صلیب حوالی حواله گل گوشت چرخ‌کرده بیغوله قیل‌وقال قدر قرابت غربت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.