آخرین به‌روزرسانی:

مدیر به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اداره‌کننده

فونتیک فارسی

modir
اسم

director, manager, principal, editor, superintendent, boss, headmaster, administrator, operator, head, executive

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

شاگردان دسته‌جمعی نزد مدیر رفتند.

The students went in a body to the principal.

کارگران خواهان برکناری مدیر جدید شدند.

The workers requested the dismissal of the new manager.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مدیر

  1. مترادف:
    اسم
    متضاد:
    بی‌کیاست
  1. مترادف:
    اداره کننده گرداننده
  1. مترادف:
    رئیس سرپرست مسئول
  1. مترادف:
    باکیاست سیاس سیاستمدار شایسته کاردان مدبر

سوال‌های رایج مدیر

مدیر به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «مدیر» در زبان انگلیسی به manager ترجمه می‌شود.

مدیر فردی است که وظیفه هدایت، برنامه‌ریزی، سازمان‌دهی و نظارت بر عملکرد یک مجموعه، گروه یا سازمان را بر عهده دارد. او نقشی کلیدی در پیشبرد اهداف و بهره‌وری دارد و با تصمیم‌گیری‌های استراتژیک خود مسیر حرکت سازمان یا تیم را مشخص می‌کند. مدیر نه‌تنها باید بر فرآیندها مسلط باشد، بلکه باید توانایی مدیریت منابع انسانی، مالی و زمانی را نیز داشته باشد. مهارت‌های ارتباطی، رهبری، حل مسئله و تصمیم‌گیری از مهم‌ترین ویژگی‌های شخصیتی یک مدیر موفق هستند.

در محیط کار، مدیر پل ارتباطی میان کارکنان و سطوح بالاتر سازمان است. او باید ضمن حفظ منافع سازمان، به دغدغه‌ها، پیشنهادها و نیازهای کارمندان گوش دهد و تعادلی میان اهداف کلی و انگیزه‌های فردی ایجاد کند. یک مدیر خوب با تقسیم کار هوشمندانه، ایجاد فضای تعامل و اعتماد، و پیگیری عملکرد کارکنان، به ایجاد محیطی پویا و اثربخش کمک می‌کند. همچنین او باید توانایی مدیریت بحران و مواجهه با چالش‌های غیرمنتظره را داشته باشد.

نقش مدیر در سازمان‌ها و شرکت‌ها به‌طور مداوم در حال تحول است. با گسترش فناوری و تغییر سبک‌های کاری، از جمله کار از راه دور، مدیران نیازمند انطباق با ابزارهای نوین و رویکردهای مدرن رهبری هستند. آن‌ها باید مهارت‌های دیجیتال، توانایی هدایت تیم‌های چندفرهنگی، و آگاهی از موضوعات مرتبط با توسعه پایدار و مسئولیت اجتماعی داشته باشند. در دنیای امروز، مدیر صرفاً کسی نیست که دستور می‌دهد، بلکه باید الهام‌بخش، همدل و راهنمایی قابل اعتماد برای اعضای تیم خود باشد.

از دوران مدرسه گرفته تا بالاترین سطوح حکمرانی، مفهوم «مدیر» به ما نشان می‌دهد که هیچ مجموعه‌ای بدون هدایت مؤثر به موفقیت نخواهد رسید. مدیران ستون فقرات ساختارهای سازمانی‌اند؛ کسانی که با چشم‌انداز روشن، قدرت سازمان‌دهی و روحیه رهبری، قطار پیشرفت را بر ریل درست به حرکت درمی‌آورند.

به همین دلیل است که تربیت و انتخاب مدیران شایسته یکی از اساسی‌ترین گام‌ها در مسیر توسعه‌ی فردی و جمعی محسوب می‌شود.

ارجاع به لغت مدیر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مدیر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مدیر

لغات نزدیک مدیر

پیشنهاد بهبود معانی