امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

نال به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

نی

فونتیک فارسی

naal
اسم
straw, reed, tube, narrow pipe, stalk, hollow

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- روی یک کپه نال نزدیک آتش نشستم.

- I sat on a bale of straw near the fire.

- حیوانات روی نال می‌خوابند.

- The animals sleep on straw.
نی‌لبک

فونتیک فارسی

naal
اسم
flute, reed

- او در ارکستر نال می‌نوازد.

- She plays the flute in an orchestra.

- کلارینت، نال، ساکسوفون و باسون سازهای بادی چوبی هستند.

- The clarinet, flute, saxophone and bassoon are all woodwind instruments.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نال

  1. مترادف:
    مزمار نی
  1. مترادف:
    نیشکر
  1. مترادف:
    ناله
  1. مترادف:
    جو نهر

ارجاع به لغت نال

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نال» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نال

لغات نزدیک نال

پیشنهاد بهبود معانی