net, pure
هزینهی ویژهی این سه کالا
the net cost of these three items
سود ویژه
net profit
special, especial, unique, particular, certain, specific, singular, exclusive, distinct
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
علاقهی ویژه به ورزش
an exclusive interest in sports
کودکان محروم نیاز به آموزش ویژه دارند.
Disadvantaged children need special education.
فیزیک special, specific, eigen-
ویژه تابع شعاعی
radial eigenfunction
ویژه بردار
specific weight
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ویژه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ویژه