آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

یاری به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / yaari /

assistance, help, succor, aid

assistance

help

succor

aid

کمک، مدد

به یاری دوستان

with the aid of friends

او در زمان سخت به من یاری داد.

She gave me help during the difficult time.

اسم
فونتیک فارسی / yaari /

friendship, amity

friendship

amity

دوستی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

لاف یاری و برادرخواندگی / در پریشان‌حالی و درماندگی

boasting about friendship and brotherhood / amidst distraction and distress

یاری تیم کلید موفقیت آن‌ها بود.

The team's amity was the key to their success.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد یاری

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
دوستی مصادقت

ارجاع به لغت یاری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «یاری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/یاری

لغات نزدیک یاری

پیشنهاد بهبود معانی