با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Technology

tekˈnɑːlədʒi tekˈnɒlədʒi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    technologies

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable B1
    فناوری، تکنولوژی، فن‌شناسی
    • - advances in medical technology
    • - پیشرفت‌های تکنولوژی پزشکی
    • - computer technology
    • - فناوری کامپیوتر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد technology

  1. noun electronics, science
    Synonyms: applied science, automation, computers, electronic components, high tech, hi tech, industrial science, machinery, mechanics, mechanization, robotics, scientific know-how, scientific knowledge, technical knowledge, telecommunications

لغات هم‌خانواده technology

ارجاع به لغت technology

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «technology» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/technology

لغات نزدیک technology

پیشنهاد بهبود معانی