To Add Insult To Injury

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom C2
قوز بالای قوز شدن، نمک به زخم پاشیدن، شرایط را نسبت به قبل بدتر کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- The rain started pouring right after we got stuck in traffic, adding insult to injury.
- بلافاصله پس‌از گیر افتادن ما در ترافیک، باران شروع به باریدن کرد؛ قوز بالا قوز!
- After losing the game, his teammate made a sarcastic comment to add insult to injury.
- پس از باختن بازی، هم‌تیمی‌اش اظهارنظر کنایه‌آمیزی کرد تا نمک به زخم او بپاشد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد to add insult to injury

  1. idiom make worse, act in a way that makes a bad situation worse
    Synonyms:
    worsen aggravate exacerbate heighten add fuel to the fire provoke rub salt in the wound twist the knife slap in the face

ارجاع به لغت to add insult to injury

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «to add insult to injury» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/add-insult-to-injury

لغات نزدیک to add insult to injury

پیشنهاد بهبود معانی