قوز بالای قوز شدن، نمک به زخم پاشیدن، شرایط را نسبت به قبل بدتر کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The rain started pouring right after we got stuck in traffic, adding insult to injury.
بلافاصله پساز گیر افتادن ما در ترافیک، باران شروع به باریدن کرد؛ قوز بالا قوز!
After losing the game, his teammate made a sarcastic comment to add insult to injury.
پس از باختن بازی، همتیمیاش اظهارنظر کنایهآمیزی کرد تا نمک به زخم او بپاشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «to add insult to injury» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/add-insult-to-injury