فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Ambulate

ˈæmbjuleɪt ˈæmbjuleɪt

گذشته‌ی ساده:

ambulated

شکل سوم:

ambulated

سوم‌شخص مفرد:

ambulates

وجه وصفی حال:

ambulating

معنی و نمونه‌جمله

verb - intransitive

راه رفتن، حرکت کردن، در حرکت بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

People ambulated in the park all day.

تمام روز مردم در پارک پرسه می‌زدند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ambulate

  1. verb to go on foot
    Synonyms:
    walk step pace tread foot hoof

ارجاع به لغت ambulate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ambulate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ambulate

لغات نزدیک ambulate

پیشنهاد بهبود معانی