گذشتهی ساده:
ambulatedشکل سوم:
ambulatedسومشخص مفرد:
ambulatesوجه وصفی حال:
ambulatingراه رفتن، حرکت کردن، در حرکت بودن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
People ambulated in the park all day.
تمام روز مردم در پارک پرسه میزدند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ambulate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ambulate