آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Boneyard

معنی boneyard | جمله با boneyard

noun countable

قبرستان، گورستان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

There is a boneyard behind that hill.

پشت آن تپه یک قبرستان قرار دارد.

Last night somebody was singing in the boneyard.

دیشب کسی در قبرستان آواز می‌خواند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد boneyard

  1. noun burial ground
    Synonyms:
    cemetery graveyard resting place eternal home garden God’s acre necropolis grave tomb vault sepulcher crypt memorial park churchyard city of the dead mortuary charnel house catacomb marble town funerary grounds boot hill potter’s field charnel ossuary golgotha polyandrium

سوال‌های رایج boneyard

معنی boneyard به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «boneyard» در زبان فارسی به «گورستان» یا «محل انباشت استخوان» ترجمه می‌شود.

«Boneyard» اصطلاحی است که در اصل به مکانی اشاره دارد که استخوان‌های مردگان یا حیوانات در آن جمع شده‌اند. این واژه اغلب برای اشاره به گورستان‌ها یا قبرستان‌ها به کار می‌رود، اما می‌تواند به هر مکانی اشاره کند که استخوان‌های قدیمی یا باقی‌مانده‌های اسکلت‌ها در آنجا قرار دارند. این مفهوم با بار معنایی نسبتاً سنگین و گاه رازآلود همراه است و در ادبیات و فرهنگ عامه نیز کاربردهای متفاوت و نمادینی پیدا کرده است.

در بسیاری از فرهنگ‌ها، «boneyard» به عنوان نمادی از پایان زندگی و مرگ شناخته می‌شود و یادآور گذر زمان و ناپایداری هستی است. این مکان‌ها معمولاً محل احترام و یادبود برای مردگان به شمار می‌روند و اغلب با مراسم خاص و آداب سنتی همراه هستند. اهمیت چنین مکان‌هایی در حفظ حافظه تاریخی و هویت فرهنگی جوامع قابل توجه است، زیرا گورستان‌ها نه تنها محلی برای دفن اموات، بلکه فضای یادآوری و ارتباط با گذشته نیز محسوب می‌شوند.

از منظر فرهنگی و هنری، «boneyard» گاهی در متون داستانی، فیلم‌ها و موسیقی به‌عنوان نمادی از ترس، راز، یا حتی تولدی دوباره به کار می‌رود. این واژه می‌تواند فضای مرموز و گاه دلهره‌آوری را ایجاد کند که بر احساسات عمیق انسانی مانند فقدان، تأمل در زندگی و مرگ، و تلاش برای یافتن معنا در برابر ناپایداری زندگی تأکید دارد. در چنین کاربردهایی، «boneyard» فراتر از یک مکان فیزیکی به مفهومی فلسفی و هنری بدل می‌شود.

در برخی موارد، این اصطلاح به مکان‌هایی غیرمعمول نیز اطلاق می‌شود، مانند محل انباشت یا انبار وسایل قدیمی، فرسوده یا دورریختنی که به صورت استعاری به «boneyard» تشبیه شده‌اند. به عنوان مثال، در صنعت هوافضا، «boneyard» به مکانی گفته می‌شود که هواپیماهای مستعمل یا بازنشسته در آن نگهداری می‌شوند تا یا بازیافت شوند یا قطعاتشان استفاده گردد.

«boneyard» واژه‌ای است که هم در معنای دقیق و فیزیکی خود و هم به شکل استعاری، مفاهیمی عمیق درباره زندگی، مرگ، حافظه و گذر زمان را منتقل می‌کند. این واژه در زبان انگلیسی بار معنایی گسترده و کاربردهای متنوعی دارد که بسته به زمینه‌ی استفاده، می‌تواند تداعی‌کننده‌ی احساسات و تصاویری متفاوت باشد.

ارجاع به لغت boneyard

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «boneyard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/boneyard

لغات نزدیک boneyard

پیشنهاد بهبود معانی