قبرستان، گورستان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
There is a boneyard behind that hill.
پشت آن تپه یک قبرستان قرار دارد.
Last night somebody was singing in the boneyard.
دیشب کسی در قبرستان آواز میخواند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «boneyard» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/boneyard