Collaborationist

kəˌlæbəˈreɪʃənɪst kəˌlæbəˈreɪʃənɪst
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    خائن، خبر‌رسان، هم‌دست دشمن، خبرچین، ستون پنجم
    • - The collaborationist government was heavily criticized for its cooperation with the occupying forces.
    • - دولت خائن به خاطر همکاری‌اش با نیروهای اشغالگر به‌شدت مورد انتقاد قرار گرفت.
    • - Many saw him as a collaborationist leader.
    • - بسیاری از افراد او را یک رهبر خائن می‌دانستند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد collaborationist

  1. noun Someone who collaborates with an enemy occupying force
    Synonyms: collaborator, quisling

ارجاع به لغت collaborationist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «collaborationist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/collaborationist

لغات نزدیک collaborationist

پیشنهاد بهبود معانی