شبیه به کامپیوتر، کامپیوترمانند
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His computerlike memory allowed him to recall every detail perfectly.
حافظهی کامپیوترمانندش به او اجازه میداد تا تمام جزئیات را بهخوبی به خاطر بیاورد.
The robot's computerlike responses were both surprising and unsettling.
پاسخهای کامپیوتری ربات هم شگفتآور و هم نگرانکننده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «computerlike» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/computerlike