گذشتهی ساده:
decommissionedشکل سوم:
decommissionedسومشخص مفرد:
decommissionsوجه وصفی حال:
decommissioningحق نمایندگی (کسی را) لغو کردن، از نمایندگی انداختن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «decommission» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/decommission