آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۱ تیر ۱۴۰۴

    Decommission

    ˌdiːkəˈmɪʃn ˌdiːkəˈmɪʃn

    گذشته‌ی ساده:

    decommissioned

    شکل سوم:

    decommissioned

    سوم‌شخص مفرد:

    decommissions

    وجه وصفی حال:

    decommissioning

    معنی decommission

    verb - transitive

    حق نمایندگی (کسی را) لغو کردن، از نمایندگی انداختن

    verb - transitive

    (کشتی را) از خدمت خارج کردن، از بهره‌گیری انداختن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد decommission

    1. verb withdraw from active service
      Synonyms:
      retire deactivate shut down shut off make inactive demilitarize

    سوال‌های رایج decommission

    معنی decommission به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «Decommission» در زبان فارسی به «از خدمت خارج کردن» یا «خارج کردن از بهره‌برداری» ترجمه می‌شود.

    این واژه معمولاً به عملیاتی گفته می‌شود که طی آن یک دستگاه، وسیله، سازه یا حتی یک واحد نظامی یا صنعتی به طور رسمی و برنامه‌ریزی‌شده از فعالیت و کارکرد خود بازمی‌ماند و دیگر مورد استفاده قرار نمی‌گیرد. فرآیند decommission می‌تواند شامل جمع‌آوری، حذف تجهیزات، پاک‌سازی محیط و بازگرداندن محل به حالت اولیه یا استفاده‌های دیگر باشد. این اصطلاح اغلب در حوزه‌هایی مانند صنایع دفاعی، دریایی، هسته‌ای، نیروگاهی و حمل‌ونقل به کار می‌رود.

    در حوزه نظامی، از خدمت خارج کردن یک ناو، هواپیما یا تانک به معنای بازنشسته کردن رسمی آن است، یعنی پس از سال‌ها خدمت فعال، این تجهیزات دیگر برای مأموریت‌های عملیاتی مورد استفاده قرار نمی‌گیرند و به انبار یا محل خاصی منتقل می‌شوند. این فرآیند اغلب با رعایت نکات ایمنی و قوانین مربوط به محیط زیست انجام می‌شود تا خطری برای مردم یا محیط ایجاد نشود.

    در صنایع غیرنظامی نیز مفهوم decommission کاربرد دارد. به عنوان مثال، یک نیروگاه برق پس از سال‌ها کارکرد ممکن است به دلایل اقتصادی، فنی یا زیست‌محیطی از خدمت خارج شود. در این صورت، عملیات decommission شامل خاموش کردن تجهیزات، جمع‌آوری مواد خطرناک و بازگرداندن محل به شرایط قابل استفاده یا ایمن است. این اقدامات به منظور جلوگیری از آلودگی و حفظ ایمنی عمومی انجام می‌گیرد.

    فرآیند از خدمت خارج کردن می‌تواند پیچیده و پرهزینه باشد و نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و همکاری متخصصان مختلف است. علاوه بر جنبه‌های فنی، مسائل حقوقی، مالی و زیست‌محیطی نیز در این فرآیند اهمیت دارند. رعایت این موارد تضمین می‌کند که decommission با کمترین آسیب ممکن به افراد، جامعه و محیط زیست انجام شود.

    decommission به معنای پایان دوره‌ی کاری یک وسیله یا واحد است که معمولاً با هدف ایمنی، بهینه‌سازی منابع و حفظ محیط زیست صورت می‌گیرد. این واژه بیانگر فرایندی است که با دقت و مسئولیت‌پذیری انجام می‌شود تا انتقال از مرحله فعالیت به مرحله بازنشستگی یا تعطیلی به خوبی صورت گیرد.

    گذشته‌ی ساده decommission چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده decommission در زبان انگلیسی decommissioned است.

    شکل سوم decommission چی میشه؟

    شکل سوم decommission در زبان انگلیسی decommissioned است.

    وجه وصفی حال decommission چی میشه؟

    وجه وصفی حال decommission در زبان انگلیسی decommissioning است.

    سوم‌شخص مفرد decommission چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد decommission در زبان انگلیسی decommissions است.

    ارجاع به لغت decommission

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «decommission» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/decommission

    لغات نزدیک decommission

    • - decolorize
    • - decolourization
    • - decommission
    • - decompensation
    • - decompose
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Portuguese pharmacy phat phrase pice piety piggy pipsqueak pitch in pitch-dark raise your hand zoom in yoga wouldn't would-be اغماض کردن مقلد معیشت معاش معضل معضلات عزل کردن ابلق اسم آجیل ثواب غدیر خوشحال خوش‌حالی چپق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.