فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Didactic

daɪˈdæktɪk / / də- daɪˈdæktɪk / / də-

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

آموزنده، رهنمودگر، هدایت‌کننده (به راه راست و غیره)، پندآمیز

didactic poetry

شعر پندآمیز

His novel has a didactic tone.

رمان او لحنی پندآمیز دارد.

adjective

آموزشی، وابسته به آموزش و پرورش، نظری (در مقابل عملی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

both didactic and laboratory instruction will be used.

هم آموزش نظری و هم آموزش آزمایشگاهی به‌کار گرفته خواهد شد.

adjective

معلم مآب، (کسی که همیشه می‌خواهد به دیگران درس بدهد و نصیحت کند)، آموزگارمنش، ملامکتبی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد didactic

  1. adjective educational
    Synonyms:
    instructive educational enlightening academic edifying moral advisory preceptive pedagogic teacherly teachy instructive preachy hortative expository moralizing teacherish homiletic sermonic exhortative sermonizing donnish schoolmasterist pedantic

ارجاع به لغت didactic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «didactic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/didactic

لغات نزدیک didactic

پیشنهاد بهبود معانی