شکل جمع:
digestionsهضم، گوارش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Some drugs aid digestion.
برخی داروها گوارش را آسان میکنند.
There are several stages to the digestion of food.
هضم غذا در چندین مرحله انجام میگیرد.
Her mother suffers from poor digestion.
مادرش از سوء هاضمه رنج میبرد.
The digestion of all that information in such a short time is impossible.
فهم همهی آن اطلاعات در مدتی چنین کوتاه غیرممکن است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «digestion» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/digestion