امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dodder

ˈdɒdər ˈdɒdə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - intransitive
گیاه‌شناسی کتان صحرایی، لرزیدن، تلوتلو خوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The old woman doddered down the stairs.
- پیرزن لرزان و لنگان از پله‌ها پایین رفت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dodder

  1. verb shake
    Synonyms: quiver, shiver, shudder, stagger, sway, teeter, totter, tremble, wobble

ارجاع به لغت dodder

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dodder» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dodder

لغات نزدیک dodder

پیشنهاد بهبود معانی